چکیده:
تاریخ سیاسی معاصر ایران طی دو دهه آغازین قرن بیستم شاهد وقوع رویدادهای مهمی بوده است : استقرار نظام مشروطیت در ایران ، امضای قرارداد ١٩٠٧م /١٢٨٦ش بین روسیه و انگلیس ، حمله لیاخوف روسی به مجلس و فرارسیدن دوران استبداد صغیر، فتح تهران و اعاده مشروطیت ، وقوع جنگ جهانی اول و اشغال ایران ، قرارداد ١٢٩٨ش /١٩١٩م ، کودتای سوم اسفند ١٢٩٩ش /١٩٢٠م ، تل ش برای استقرار نظام جمهوری در واپسین ماههای ١٣٠٢ش /١٩٢٣م تا ١٣٠٤ ش/١٩٢٥م و سرانجام خلع احمدشاه از سلطنت توسط رضاخان و تاسیس سلسله پهلوی از مهمترین رخدادهای سیاسی این مقطع از تاریخ سیاسی معاصر ایران به شمار می رود، که هنوز تحلیلی منسجم و همه جانبه پیرامون ارتباط آن حوادث با یکدیگر انجام نشده است . بنابراین ضرورت انجام پژوهشی مستقل پیرامون جمهوری خواهی که در اواخر سلطنت احمدشاه به وقوع پیوست ، همچنان وجود دارد. مقاله حاضر در نظر دارد، نحوه ادعای جمهوری توسط رضاخان سردارسپه و عمال وی و همچنین پیامدهای حاصل از آن را مورد بررسی قرار دهد.
خلاصه ماشینی:
١٢ در آن تلگرافها، سردارسپه به فرماندهان نظامي دستور مي دهد، اول : مديران نشريات را سريع و محرمانه مل قات کرده از آنان بخواهيد شروع به ذکر سعايت و معايب سلسله قاجار و محاسن و مزاياي جمهوري نماييد و مردم را به خلع احمدشاه تحريک و تشجيع نمايند؛ يعني همان کاري که روزنامه هاي هوادار جمهوري در تهران انجام مي دادند؛ دوم : خيلي محرمانه و جداگانه رهبران و ١٧٩ متنفذان طبقات علما، تجار، اصناف و احزاب سياسي مل قات شوند و از آنها خواسته شود به تأسي از جرايد، مبادرت بر دادن ميتينگ در مخالفت با سلطنت خاندان قاجار و موافقت با جمهوري کنند؛ سوم : اقشار ياد شده ترغيب به ارسال مکاتيب و تلگرافهاي زياد با هزاران مهر و امضاء به مجلس شوراي ملي گردند و محتواي نامه و تلگرافها بايد از اين قرار باشد: به نمايندگان اختيار تامه براي تغيير رژيم داده شود؛ نمايندگان تهديد شوند در صورت استنکاف از برقراري جمهوري ، دچار عقوبت ملي خواهند شد و تهديدهاي ديگر نظير بستن بازار و تعطيلي عمومي ؛ ضرورت دارد تلگرافهاي ارسالي روزهاي ٢١ و ٢٢ اسفند مخابره گردند.
٢٠ (رجوع شود به تصویر صفحه) 182 علي دشتي دشتي يکي از موانع مهم عدم تحقق جنبش جمهوري خواهي را مجلس دورٔە پنجم شوراي ملي و فقدان يک اکثريت متشکل در اين مجلس دانست و اعتقاد داشت که : در امر جمهوريت مطبوعات ايران به طور يکدست و يکنواخت فکر جمهوري را تبليغ مي کردند و مردم نيز در ول يات به حمايت از سردارسپه ميتينگ هايي ترتيب دادند و سيل تلگرافها به تهران سرازير شد و خلع احمدشاه را مي خواستند، اما اينها کافي نبود، چرا که مجلس که بايد اين قضيه را تحقق بخشد کار نمي کرد؛ چون در مجلس پنجم يک اکثريت متشکل و با ايمان وجود نداشت .