چکیده:
دو رویکرد متفاوت در خصوص مدیریت سود وجود دارد (رویکرد فرصتطلبانه، رویکرد کارایی). هدف از انجام این تحقیق، بررسی این است که کدام یک از رویکردهای مدیریت سود در شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران اعمال میشود. به عبارتی دیگر آیا مدیریت سود ارزش شرکت را افزایش خواهد داد یا ارزش شرکت را کاهش میدهد؟ بدین منظور و براساس محدودیتهای وضع شده تعداد 198 شرکت طی سالهای 1385 تا 1390 (جمعا 1188 مشاهده) از بین شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران انتخاب گردید. در این تحقیق، مدیریت سود به عنوان متغیر مستقل، اندازه، اهرم شرکت و میزان متغیر وابسته سال قبل به عنوان متغیرهای کنترلی و ارزش شرکت به عنوان متغیر وابسته میباشد. ارزش شرکت نیز با سه روش ROE، Qتوبین، و ROIC محاسبه گردید. سپس با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 16و Clementine نسخه 12 مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج تحقیق نشان داد مدیریت سود با استفاده از اقلام تعهدی اختیاری در شرکتهای مورد مطالعه بیشتر با رویکرد کارایی آن مطابقت دارد. به عبارتی، مدیریت سود باعث ارزشآفرینی میگردد. همچنین بین مدیریت سود و بازده حقوق صاحبان سهام (ROE) رابطهای وجود ندارد ولی مدیریت سود و Q توبین و ROIC رابطه مثبت و معنیداری دارند.
There are two theories for Earning Management (opportunistic theory and efficient theory). The aim of this research is to find which of earning management theories will be applicable in listed companies in Tehran Stock Exchange. In other words، we are seeking to answer whether the earning management will increase or decrease the firm value? Therefore، based on the constraints، 198 listed companies were selected among various industries between 1385 and 1390. Independent variable is earning management، control variables are Size، OL، and the amount of independent variable for last year. Dependent variable is Firm value that is calculated by three criteria including ROE، Approximated Tobin''s Q، and ROIC. Earning management is calculated by discretionary accruals method. We analyzed our hypothesis with SPSS and Clementine. The results show that earning management in our sample companies is complied with efficient contracting theory. Also، we found that there is no relationship between earning management and ROE، but there is a positive and significant relationship between earning management and ROIC، as well as earning management and Tobin''s Q.
خلاصه ماشینی:
"اما در مقابل، رویکرد کارایی مدیریت سود بیان میدارد که دستکاری در ارقام حسابداری توسط مدیر صرفا در ارتباط با منافع شخصی مدیر نیست و بیان میدارد که ممکن است این دستکاری در ارقام میتواند در آینده موجب کاهش هزینههای کارگزاری شده و برای شرکت ارزش ایجاد کند و همچنین موجب کاهش عدم تقارن اطلاعاتی بین مدیر و سایر گروههای استفادهکننده شود (اسکات، 2009، 404).
معادله (3) +) ∆ −∆ ) A it−1 )(1( 1 −1 )+ 0α= A it−1 ∆ A it−1 )+ ε it 3 + A it−1 ) )2α در مدل مذکور: it : مجموع اقلام تعهدی شرکت i در سال t : it−1 مجموع داراییهای شرکت i در سال t-1 ∆ : تغییر در فروش خالص شرکت i در سال t ∆ : تغییر در حسابهای دریافتنی شرکت i در سال t : ناخالص اموال، ماشینآلات و تجهیزات شرکت i در سال t ∆ : تغییر در جریانات نقدی عملیاتی شرکت i در سال t [از آنجاییکه در این تحقیق بر میزان مدیریت سود به جای جهت آن روبه بالا یا رو به پایین متمرکز میگردد، لذا از ارزش مطلق اندازههای اقلام تعهدی اختیاری استفاده میشود(کلین، 2002؛ ابراهیم، 2004) اندازهگیری ارزش شرکت در این تحقیق مبتنی بر سه متغیر مشخص میباشد: بازده حقوق صاحبان سهام (ROE)4 به عنوان شاخصی از ارزش متعارف بازار شرکت، و نسبت تقریبی Q توبین (ATQ)5 به عنوان شاخصی از ارزش ذاتی و بازده وجوه سرمایهگذاری شده (ROIC)6 (جاویر، 2004؛ انگلیش، 2001؛ کیل و نیکلسون، 2003) میباشند."