چکیده:
فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی و قبول استقلال چهارده جمهوری آن از یک سو مرزهای تاریخی شوروی سابق را با همسایگان جنوبی و شرقی ناپدید ساخت و از سوی دیگر، منطقه حایل و وسوسه انگیزی برای رقابت و نفوذ قدرت های منطقه ای و برون منطقه ای به وجود آورد. در میان مدعیان نفوذ در منطقه، ترکیه به جهت اشتراک زبانی و تا حدودی تاریخی با ساکنان این جمهوری های تازه استقلال یافته از جایگاه ویژه ای برخوردار است.
دیپلماسی فرهنگی، یکی از مهم ترین ابزارهای پیشبرد اهداف و منافع ملی ترکیه در آسیای مرکزی به شمار می رود است که تجلی آن تلاش نخبگان سیاسی ترکیه برای معرفی این کشور به عنوان «الگوی توسعه و پیشرفت» است.
مقاله حاضر به دنبال تبیین دیپلماسی فرهنگی ترکیه در جمهوری های آسیای مرکزی است تا بتواند به مطالعه روش مند و گویایی از دیپلماسی آنکارا پرداخته و در پردازش بهتر و منسجم تر ادراکات آن در قیاس با متغیرهای دیگر مثمر ثمر باشد.