چکیده:
محیط کنونی دانشگاهها عرصه تولید دانش و اطلاعات جدید است. چنانچه این راهبرد بر پایه ویژگیهای شخصیتی کارکنان صورت گیرد، پیشرفت و توسعه مضاعف خواهد شد. هدف از این پژوهش شناسایی رابطه بین ویژگیهای شخصیتی و هوش سازمانی با مدیریت سرمایه فکری در دانشگاه بوعلی سینای همدان در سال تحصیلی 91-1390 بود. روش پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل کلیه کارکنان غیر عضو هیئت علمی به تعداد 294 نفر بود و حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران به تعداد 167 آزمودنی تعیین شد. برای گردآوری داده ها از سه پرسشنامه ویژگیهای شخصیتیNEO-FFI، هوش سازمانی آلبرخت و مدیریت سرمایه فکری بونتیس، پیکه و همکاران استفاده شد. برای تعیین روایی پرسشنامه ها از روایی محتوایی و برای سنجش میزان پایایی از ضریب آلفای کرونباخ استفاده و به ترتیب82/0، 97/0و 92/0 برآورد شد. داده-ها با استفاده از آزمون t تک متغیره، ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندگانه تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها نشان داد که وضعیت ویژگیهای شخصیتی کارکنان در سطح متوسط و وضعیت هوش سازمانی و مدیریت سرمایه فکری آنان بالاتر از سطح متوسط است. ضریب همبستگی پیرسون نشان داد که بین ویژگیهای شخصیتی و هوش سازمانی با مدیریت سرمایه فکری رابطه مثبت و معنادار وجود دارد. نتایج تحلیل رگرسیون چندگانه بیانگر آن است که از بین مولفه های ویژگیهای شخصیتی، مولفه وظیفه شناسی و از بین ابعاد هوش سازمانی، مولفه کاربرد دانش بیشترین تاثیر را در پیش بینی مدیریت سرمایه فکری دارند.
The current environment of universities is a field to produce new knowledge and information. If this strategy is based on the personality traits of employees، progress and development will be doubled. The purpose of this study was to identify the relationship between personality traits، organizational intelligence، and intellectual capital management at the Bu-Ali Sina University of Hamedan in 1390-91academic year. The research method was descriptive- co relational. The statistical population consisted of all non-faculty staff (N= 294). A total of 167 people were selected by using Cochran formula. Data were collected by using three questionnaires: Personality Traits of NEO-FFI، Organizational Intelligence of Albercht، and Intellectual Capital Management of Bontis، Pike et al. To determine the validity of the questionnaire، content validity was used. Cronbach''s Alpha coefficient was used to assess reliability (. 82،. 97 and. 92 respectively). Data were analyzed through Independent t-test، Pearson correlation and multiple regression tests. Results suggest that the level of personality traits of employees are moderate. Meanwhile، their level of organizational intelligence and intellectual capital management are above average. Pearson correlation coefficient showed a significant positive relationship between personality traits، organizational intelligence، and intellectual capital management. The results of multiple regression analysis indicated that between components of personality traits، deontology factor، and components of organizational intelligence، knowledge application had the highest impact on the prediction of intellectual capital management.
خلاصه ماشینی:
نتايج تحليل رگرسيون چندگانه بيانگر آن است که از بين مؤلفه هاي ويژگيهاي شخصيتي، مؤلفه وظيفه شناسي و از بين ابعاد هوش سازماني، مؤلفه کاربرد دانش بيشترين تأثير را در پيش بيني مديريت سرمايه فکري دارند.
سرمايه فکري نقش مهمي در عملکرد سازمان (Bollen, VergauWen & Schnieders, 2005; Tan, PloWman & Hancock, (٢٠٠٨ ,Lai &Chang, Chen ;٢٠٠٧ و در سازمانهاي آموزشي دارد Raml.
يعقوبي، کاظمي و مولودي ,Yaghoubi) (٢٠١٠ ,Moloudi &KaZemi در پژوهش خود دريافتند که بين کليه ابعاد هوش سازماني و سرمايه فکري رابطه مثبت و معنادار وجود دارد و ويژگيهاي سرنوشت مشترک، اتحاد و توافق ، کاربرد دانش و فشار عملکرد بيشترين تأثير را در پيش بيني سرمايه فکري دارند.
خدادادي ، کاشف ، صالح زاده، شيرمحمدزاده و خوشنويس (Khodadadi, Kashef, SalehZadeh, ShirmohammadZadeh & (٢٠١٠ ,KhoshneVis در تحقيقي دريافتند که بين هوش سازماني و بهرهوري مديران رابطه مثبت و معنادار وجود دارد و مؤلفه هاي تمايل به تغيير، روحيه و کاربرد دانش در پيش بيني بهرهوري مؤثر هستند.
بيک زاده، علائي و اسکندري (٢٠١٠ ,Eskandary &BeikZade, Alaie ) در پژوهشي به اين نتيجه دست يافتند که بين کليه مؤلفه هاي هوش سازماني مديران (تصور استراتژيک ، سرنوشت مشترک، ميل به تغيير، روحيه مديران، اتحاد و توافق ، کاربرد دانش و فشار عملکرد) با عملکرد آنان در دستگاههاي دولتي شهر تبريز رابطه معنادار وجود دارد.
افزون بر اين ، ضريب همبستگي بين کليه مؤلفه هاي هوش سازماني با مديريت سرمايه فکري نيز مثبت و معنادار است .