خلاصه ماشینی:
"دیوید تراسبی(1384)روشهای ارزشگذاری معمول و مرسوم در علوم اجتماعی و علوم انسانی را به پنج دسته زیر خلاصه مینماید که البته ممکن است در مواردی با هم تداخل معنا و روش داشته باشند: الف)شناسایی:شناسایی عبارت است از تحلیل ساختاری از ابژه مورد مطالعه،شامل شناسایی فیزیکی،جغرافیایی،اجتماعی،مردمشناختی و دیگر انواع شناسایی؛به نحوی که با ایجاد چارچوبی جامع برآورد هر کدام از عناصر ارزش فرهنگی را تحت تأثیر قرار دهد.
حال سئوالی که مطرح میشود این است که آیا MVC یک روش مناسب برای اندازهگیری ارزش اجتماعی یک کالای عمومی مثل فرهنگ میباشد؟ &%02502FNPG025G% هر چند نقش فرهنگ در دستیابی به اهداف اقتصادی و اجتماعی غیر قابل انکار است،اما هنوز مدارک و شواهد کافی دال بر منافع و تأثیرات اقتصادی فرهنگ وجود ندارد.
اما لازم به ذکر است که این روش از انعطافپذیری بالایی در اندازهگیری ارزش کالاهای فرهنگی مختلف برخوردار بوده و برای تعیین ارزش تاریخی اشیاء و اماکن نیز کاربرد دارد.
(1) yap ot ssengnilliW (2) tpecca ot ssengnilliW تراسبی روش ارزش گذاری مشروط )MVC( و تکنیکهای PTW و ATW را علیرغم تفاوتهایی که دارند،مترادف در نظر میگیرد و در خصوص تمایل به پرداخت پول برای دریافت خدمات و کالاهای فرهنگی معتقد است به دلایل زیر از کارآمدی لازم برخوردار نیستند: -ممکن است مردم درباره ابژه یا فراگرد فرهنگی مورد نظر آنقدر آگهی نداشته باشند که بتوانند درباره آن داوری معتبری براساس تمایل به پرداخت پول انجام دهند."