چکیده:
رایزنی در سنت اسلامی جایگاهی دارد و پیامبر اسلام بهدستور خدا رایزنی در سنت اسلامی جایگاهی دارد و پیامبر اسلام بدستور خدا میبایست با مردم در امور اجرایی مشورت مینمود. همچنین امامان معصوم در امور مسلمانات طرف مشورت قرار میگرفته و تسلیم نتیجه شورا میشدند و پارهای از احکام اسلامی مورد اتفاق مسلمانان برخاسته از شورای صحابه پس از رحلت نبی اکرم است . بههمین جهت میتوان احکام مستنبط را هم از راه مشورت مفتیان بدست آورد و شورای صادر کننده فتوا را مرجع شرعی دانست و این نظر دلیل مخالفی ندارد و هر آنچه لزوم تقلید را میرساند دلیل بر روا بودن افتاء از طریق شورا است
In the Islamic traditions، consultation has a high status and the prophet of Islam had to consult with people about executive affairs due to God’s commandments. Vulnerable religious leaders were also asked to consult with Muslims about their affairs and they submitted to the council’s results. And some religious commandments agreeable to Muslims are raised from the prophet’s companions council after his departure. Therefore، inferenced religious commandments can also be obtained by consulting those pronounce judgments، and the council pronouncing judgments can be a religious authority.
This viewpoint doesn’t face any opposition and whatever indicates the necessity of imitation is itself a reason for lawfulness of pronouncing judgment through the council.
خلاصه ماشینی:
"آنچه در تاریخ آمده و آنچه در حوزه قانونگذاری متداول است و قیل و قالهای که در مدارس دینی رواج دارد این پرسش را مطرح میسازد که آیا میتوان تمام احکام مستنبط را با نظر مشورتی مفتیان اعلام کرد؟ پاسخ مثبت این پرسش که سوال اصلی این تحقیق است دو سؤال را درپی خواهد داشت: 1 ـ آیا حکم ناشی از مشورت فقهیان برای فقیهی که در مشورت دخالت داشته و احیانا رأی اجتهادی و مستنبط او برخلاف فتوای ناشی از شورا بوده حجت است و باید یا میتواند بدان عمل کند و در این صورت عمل وی مجزی است؟ 2 ـ چنین حکمی برای مقلدان همین مفتی ـ اگر بتوان پس از تشکیل چنین شورائی باز هم مقلدانی برای مجتهد فرض کرد ـ چه جایگاهی دارد؟ و بالاتراز آن اگر رفتاری مبتنی بر شور و رایزنی باشد آیا باز هم میتوان گفت تقلید از مجتهد معین لازم است یا در این صورت تقلید از چنین شورائی جایگزین تقلید از فرد خواهد شد.
ج ـ تبعیت مجتهد از نظر شور پیشتر این سؤال مطرح شد که اگر فرضیه سوم یعنی مستند بودن شورا برای صدور فتوا ثبات شود آیا مجتهد عضو شورا، درحال نظر اجتهادیش با حاصل رایزنی موافق نیست میتواند یا باید از نظر شورا تبعیت کند؟ با توجه بدانچه تاکنون بیان شد پاسخ این سؤال فرعی مثبت است زیرا: اولا فرض بر آن است که شورا بهعنوان یکی از ادله مثبت حکم ملاک صدور فتوی قرار میگیرد و مجتهد هم در قالب همین موازین و دلائل رأی میدهد و صرف نظر از مواردی که قطع به حکم پیدا میکند ادله بقیه احکام ظنآور است و چون اثبات شد ظن حاصل از رایزنی معتبر و مورد تأیید شارع میباشد، مجتهد باید از چنین ظنی همانند ظنون حاصل از دلائی معتبر دیگر پیروی کند."