چکیده:
عباسقلی باکیخانوف جزو معدود مورخان دوره ی معاصر است که از علوم و فنون جدیدی همچون جغرافیا، باستان شناسی، مردم شناسی، فولکور و ... در تالیف اثر تاریخی اش بهره گرفته و دایره ی تاریخ را فراخ تر از آن دیده که گذشتگان می انگاشتند.وی برخلاف بیشتر مورخان پیشین که فقط به تاریخ سیاسی توجه داشتند، پا را از دایره ی سنت های تاریخ نگاری قدیمی فراتر نهاده و به موضوعاتی چون تاریخ اجتماعی، اقتصادی، ادبی، فرهنگ و تمدن و ... پرداخته است.وی بیشتر روایاتی را که در تالیف اثرش به کار گرفته است، نقد می کند. وی در تاریخ نقشی برای قضا و قدر قائل نبوده و به تاریخ فقط از بعد عبرت آموزی نمی نگرد، بلکه آن را وسیله ای برای پی بردن به علل زوال و ترقی ملت ها و جوامع و معیار تشخیص نیک و بد آن ها می انگارد.در کنار این خصوصیات و مزایا، کار او نقایصی هم دارد.باکیخانوف به موضوعاتی چون اقشار و طبقات، تجارت و زندگی کوچ نشینی نپرداخته است، در حالی که آثاری همچون قراباغ نامه ها از این موضوعات غافل نمانده اند.تقسیم بندی دوره های تاریخی گلستان ارم سلسله ای بوده است؛ با این حال هیچ یک از آثار هم دوره ی گلستان ارم همچون قراباغ نامه ها که چند دهه بعد از گلستان ارم نوشته شده اند، به پای کار باکیخانوف نرسیده اند.
خلاصه ماشینی:
دوفصلنامه علمی ـ پژوهشی تاریخ نگری و تاریخ نگاری دانشگاه الزهرا سال بیست و یکم ، دوره جدید، شماره ٨، پیاپی ٩٠، پاییز و زمستان ١٣٩٠ بررسی روش و بینش تاریخی عباسقلی آقا باکیخانوف (با تکیه بر کتاب گلستان ارم ) 1 جلیل نائبیان 2 فرشاد جعفری تاریخ دریافت : ٩١/٩/٦ تاریخ تصویب : ٩٢/٢/٣١ چکیده عباسقلی باکیخانوف جزو معدود مورخان دوره ی معاصر اسـت کـه از علوم و فنون جدیدی همچون جغرافیـا، باسـتان شناسـی، مـردم شناسـی، فولکلور و...
نویسنده ی این مقاله بیش از آنکه به گلستان ارم و عباسقلی آقا بپردازد، به مسائل غیر مرتبط با موضوع مقاله ، همچون تـاریخ تعلـیم و تربیـت در قفقـاز، بـه خصـوص بـه زبـان فارسـی، میپردازد و اصرار عجیبی دارد تا نشان بدهد بیشتر آثار یا به طور دقیق تـر، مهـم تـرین آثـار باکیخانوف به فارسی بوده و وی توجه چندانی به زبان مادریاش (ترکی) نداشته است .
وی در گلسـتان ارم بـه عنوان مورخی که به لحاظ زمانی در مرز بین تاریخ نگاری سنتی و تاریخ نگاری جدید قرار دوفصلنامه علمی ـ پژوهشی تاریخ نگری و تاریخ نگاری دانشگاه الزهرا / ١٤١ گرفته ، با اینکه به گذشتگانش پشت نکـرده اسـت ، علـوم و فنـون جدیـد را در اثـر خـویش طوری به کار گرفته است که هرچند این اثـر ریشـه در گذشـته هـا دارد، امـا بیشـتر بـه آثـار تاریخی جدید شبیه است تا کتب تاریخی قدیم کـه غالبًـا بـه دلیـل نقـل کـردن حـوادث و روایات ، به دور از تجزیه و تحلیل بوده اند؛ بنابراین کتاب باکیخانوف در مرحلـه ی گـذار از تاریخ نگاری سنتی به تاریخ نگاری جدید قرار میگیرد.