گفتمان ادبی اسلام به عنوان یک ساختار معنایی متکامل، شیوه های بیانی گوناگونی را برای فرستادن پیام خود و نشاندن ان در جان گیرنده بر می گزیند. خاستگاه چنین شگردی این عقیده است که ساختار روانی ادمیان با یکدیگر متفاوت است و همین امر، افریننده ی اثر ادبی را بر ان می دارد تا برای راهیابی به ژرفای جان مخاطبان به شیوه های گوناگونی دست یازد و از این رهگذر، ارمان خود را به نحوی مطلوب، عملی سازد؛ از همین روی است که گفتمان ادبی اسلام، اکثر انواع ادبی و نیز همه ی صور خیال و شیوه های معنایی را برای رسیدن به ارمان یادشده، که راه خیر و رستگاری است، به کار می گیرد. شایان ذکر است که این گفتمان دینی، خطوطی روشن را مقتدای خود قرار داده است؛ زیرا خاستگاه ان خرد و منطق البته در کنار عواطف زنده و پویاست که ارمان ان ایجاد دگرگونی در گیرندگان پیام بوده و هم زمان این شگردها را در قالب اسلوبی از گفتار می ریزد که پیام را به اسانی ارسال کند.
جستار حاضر می کوشد به کیفیت به کارگیری انواع ادبی به عنوان یکی از ابزارهای گفتمان ادبی اسلام بپردازد؛ از این رو سعی شده است به طور فشرده و با اوردن نمونه هایی از این گونه های ادبی، که عمدتا از قران و احادیث است، به نحوه ی تاثیرگذاری ان بر مخاطبان پرداخته شود.
Islamic literature discourse picks out different speech styles to convey the massage of speech and make way for penetrating into the soul of the addressee. The origion of this approach is the belief that the psychological structure of human beings varies، and this requires following different speech styles to lead the addressee toward benevolence and well-being by conveying the rightful message. In this regard، literary images and different sentence structures are also used.
Among the various styles in Islamic literature discourse، this article has just paid attention to the literary techniques or styles، and attempted to explain how to utilize any of them to communicate with and influence the addressee. It also mentions some Quranic and Tradition examples for each of them.