چکیده:
اکثر نظریه پردازان علوم اجتماعی بر این اعتقاد هستند که ساختارهای سیاست در عصر کنونی
توسط رسانه ها شکل می گیرد. در واقع حوزه ممتاز سیاست، رسانه ها هستند. جایگاه رسانه ها در تحولات
سیاسی- اجتماعی را می توان در چارچوب نظریاتی همچون جامعه شبکه ای کاستلز، جامعه بحرانی
هابرماس، اطلاعات بوردیار، کارکردگرایی، جهانی شدن و انقلاب خاموش اینگلهارت مورد بررسی قرار
داد.جایگاه رسانه ها در تحولات نوین جهان عرب را می توان از ابعاد مختلفی مورد بررسی قرار داد
همچنین رسانه ها بر همه مسایل سیاسی اعم از ماهیت و کارکرد دولت، شهروندان، انواع دموکراسی
وسیاست گذاریها تاثیرگذار بوده اند به گونه ای که می توان از سیاست جدید سخن گفت. درباره جایگاه
رسانه ها در تحولات نوین جهان عرب دیدگاه های مختلفی ارایه شده است که برخی از مهمترین
رویکردها عبارتند از: الف: رویکرد بنیادی و ایجابی ب: رویکرد واسطه ای و بحران سازی و پ: رویکرد
ابزاری و چگونگی رخداد انقلابی و ت: رویکرد سیاسی و انتقادی.
The most social science theorists believe that the political structure is shaped
by the media at recent time. In fact, the distinguished area of politics relates to
the media. The place of media in recent political and social Developments
would be studied within those theories such as:
Network society, critical society, globalization and silent society. The role of
media during the new Developments in Arab world is also considered from
different dimensions. The influence of media on political problems,
governmental functions, democracy, citizens and different kinds of policy
making decisions are so vast that one could talk of new politics. Also we
should refer at this point to the different views about the role of media in new
developments of Arab would which some of the important of them are as
followed:
Positive and fundamental approach, relational and crisis making approach,
instrumental and quality of revolutionary events approval, political and
economic approach.
خلاصه ماشینی:
٤) رویکرد دولت - شهروندمدار این رویکرد بر این اعتقاد است که گرچه از یک سو قدرت دولـت جهـت اسـتیلا بـر جامعـه بـسیار فصلنامه تخصصی علوم سیاسی / شماره نوزدهم / تابستان ١٣٩١ ٢١٣ ◊ افزایش یافته و به عبارتی یک نوع تهدید علیه عرصه عمومی و نابودی زوال عرصه خـصوصی شـناخته می شود، ولی از سوی دیگر این رسانه ها یک فرصت تلقی می شوند شهروندان بیش از گذشته در عرصـه سیاست بازیگری کنند که این بازیگری در عرصه های مختلف انتخابات ، مشارکت در تـصمیم گیـری هـا، انتقاد، آگاهی بخشی ، ایجاد یک اجتماع داخلی و جهانی علیه سیاست می تواند به وجود آید.
وی با اشاره بـه تـأثیرات این نوع ارتباطات بر نظریه پردازان علوم اجتماعی همانند کاستلز، با ارائه تعریفی از جنبش های اجتمـاعی فصلنامه تخصصی علوم سیاسی / شماره نوزدهم / تابستان ١٣٩١ ٢١٥ ◊ به مثابه شبکه های تعامل غیر رسمی میان سازمان ها و افراد که آنها را در هویت جمعی متمایزی شریک می کنند و منابع بسیج را حول مسائل تعارض آمیز فراهم می آورند، ایـن نـوع ارتباطـات را دارای توانـایی شکل دهی به جنبش های اجتماعی تلقی می کنند.
با این همه اکثریت تحلیـل گـران و نویـسندگان بـر ایـن نظـر هستند که جنبش های اعتراضی جهان عرب فاقد رهبری مـشخص و منـسجم بـه سـبک جنـبش هـای فصلنامه تخصصی علوم سیاسی / شماره نوزدهم / تابستان ١٣٩١ ٢٢١ ◊ کلاسیک بود.