چکیده:
از آغاز چالش پرونده هستهای ایران در آژانس بینالمللی انرژی اتمی (تاریخچه) و با وجود شفافسازی و اعتمادسازیهای مکرر ایران، ابهام و اقدام آمریکا و متحدان آن علیه ایران افزایش یافته است (مسئله) اما تاکنون، حل این ابهام از منظر تئوری موازنه تهدید استفان والت بررسی نشده است (پیشینه) درنتیجه، این مقاله برای رفع ابهام پیشگفته با این پرسش روبهروست که ریشههای مناقشه آمریکا با فعالیتهای صلحآمیز هستهای ایران بهویژه اجماع دولتهای غربی علیه ایران چیست؟ (سوال) نگارندگان در کوشش برای دستیابی به پاسخ این پرسش نگرانی آمریکا از ماهیت انقلاب اسلامی (گمانه اصلی) و نگرانیاش از گرایش ایران به سمت تولید سلاح اتمی (گمانه رقیب) را بررسی میکنند. (فرضیه) اثبات هریک از این فرضیهها، چگونگی عمل سیاست خارجی ایران را در مقابل آمریکا و متحدان غربیاش مشخص میکند. (هدف) با بررسی فرضیههای رقیب و اصلی از منظرتئوری موازنه تهدید استفان والت و مبتنی برگزارههای اصلی آن یعنی مفاهیم درک تهدید و توازن تهدید میتوان به این هدف دست یافت. (روش) نتیجه آنکه موضوع نگرانی غرب از دستیابی ایران به سلاح اتمی با واقعیت همخوانی ندارد، بلکه ناشی از ماهیت انقلاب اسلامی است. (یافته)
From the beginning of Iran's nuclear challenge in the International Atomic Energy Agency (History) and in spite of Iran's frequent clarifications and confidence-buildings، ambiguity and actions of the U.S and its allies against Iran have increased. (Background) As a result، the present article، in order to clarify and remove this ambiguity، faces this question that: What are the roots of America's dispute over Iran's peaceful nuclear activities especially the consensus of Western governments against Iran? (Question) The authors in their attempt to answer this question have investigated America's concern about the nature of the Islamic Revolution (main assumption) and its concern over Iran's inclination towards producing atomic weapons (rival assumption). (Hypothesis) Proving each of these hypotheses determines how the foreign policy of Iran should act against the U.S and its Western allies. (Objective) By investigating the main and rival hypotheses from the perspective of the Stephan Walt's balance of threat theory and based on its main premises، i.e. understanding threat and balance of threat، the objective of this research can be achieved. (Methodology) The result is that the issue of West's concern over Iran's access to atomic weapons does not match the reality; rather it results from the nature of the Islamic Revolution. (Findings)
خلاصه ماشینی:
"(افتخاری، 1384: 52) از دید آمریکا، جمهوری اسلامی ایران کشور سرکشی 1 قلمداد میشود که پیامد رفتار آن در سالهای آغازین انقلاب و تلاشش برای صدور انقلاب، بیثباتسازی منطقهای و بینالمللی است؛ (سجادپور و اجتهادی، 1389: 43) ازاینرو، میتوان گفت ارتباط تنگاتنگی میان رویکرد تقابلی آمریکا به موضوع هستهای ایران و رویکرد کلی آن به انقلاب اسلامی ایران وجود دارد و این مقاله آن را دلیل اساسی مناقشه آمریکا با فعالیتهای صلحآمیز ایران و فرضیه اصلی خود میداند و بررسی و ارزیابی میکند.
(خلیلی، 1383: 68) برخی اقدامهای بعدی آمریکا دراینباره عبارت بود از: ـ موافقتنامه همکاری تأمین سوخت رآکتورهای هستهای صلحآمیز در سال 1336 (غریبآبادی، 1386: 49)؛ ـ حذف محدودیتهای تحویل اورانیوم بالای 20 درصد به ایران در سال 1343 (نظرآهاری، 1385: 3)؛ ـ راهاندازی اولین رآکتور 5 مگاواتی در سال 1346 با کمک آمریکا در تهران (صالحی، 1383: 8)؛ ـ در اختیار قرار دادن اورانیوم با غنای 93 درصد جهت تحقیق استادان دانشگاه تهران (Patrikarakos, 2012: 17) ـ تصمیم آمریکا به بازگویی جزئیات فروش 6 میلیارد دلار تجهیزات هستهای در سال 1354 (هاشمی، 1385: 19)؛ افزون بر آن، سازمان انرژی اتمی با واشنگتن، بن و پاریس قراردادهای بهترتیب در سالهای 1354، 1355 و 1356 برای تأمین سوخت اورانیوم کمتر غنیشده منعقد کرد.
صهیونیستی، یا فعالیت هستهای ایران در دوره پهلوی دوم، به دلیل نوع نگاه حاکمان آمریکایی به نقشآفرینی آنها در حوزه منافع و امنیت این کشور با مخالفت و مانعتراشی مواجه نمیشود، اما به دلیل برداشت غلط آمریکاییها از ماهیت و اهداف انقلاب اسلامی، فعالیت مسئولان جمهوری اسلامی برای تأمین قابلیتهای راهبردی در عرصه فناوری صلحآمیز هستهای، تهدید منافع و نظم جهانی مطلوب تلقی میشود و با اجماعسازی بینالمللی دراینباره به دنبال ایجاد توازن در برابر ایراناند."