چکیده:
خیرالکلام اولین روزنامه محلی گیلان بود که از تـاریخ ٢٤ جمـادی الثـانی ١٣٢٥ق ، تقریبا به مدت سه سال ، به همت افصح المتکلمین چـاپ و منتشـر شد. این روزنامه ابتدا از انقلابیها و مشروطه خواهان از نظر قلمی و معنـوی حمایت کرد، ولی با فتح تهران و استقرار مشروطیت ، به تدریج بین خانـدان امشه و انجمن رشت با خیرالکلام فاصله افتاد، و به مرور زمان ، اختلاف بـین خیرالکلام با خاندان امشه و انجمن رشت بـالا گرفـت . سیاسـت خیـرالکلام علاوه بر دفاع از قانون و شریعت اسلام ، حفظ استقلال و تمامیـت ارضـی و توجه به اقشار و گروه های فرودست جامعـه بـود و ایـن روزنامـه ، همـواره ، تجلیگاه دیـدگاه اجتمـاعی و سیاسـیای بـود کـه از گـروه هـای فرودسـت جامعه حمایت میکرد. ضمن اینکه از اقلیت های قومی و دینی دیگر نیز بـه نیکی یاد مـیکـرد و تـلاش هـای آنـان در حمایـت از نهضـت مشـروطه را میستود.
خلاصه ماشینی:
این روزنامه با وجود چند دوره تعطیلی تـا سـال ١٣٢٩ق بـه فعالیـت خـود ادامه داد، اما همچنان پرسش هایی در باره خیرالکلام وجود دارد؛ از جمله این کـه مسـلک سیاسـی خیرالکلام چه بود؟ چـه دیـدگاهی نسـبت بـه مشـروطیت داشـت ؟ چـه عـواملی سـبب چـالش بـین خیرالکلام و خاندان های ذینفوذ، از جمله خاندان امشه ، گردید؟ آیا افصـح المتکلمـین بـه تنهـایی این روزنامه را اداره میکرد و راه و روش سیاسی آن را مشخص مینمود؟ پیشینۀ تحقیق تاکنون درباره جایگاه و اهمیت خیرالکلام و مسلک سیاسی و اجتماعی آن آراء متفاوتی بیان شـده است ، ولی به نظر میرسد هیچ کدام از پژوهشگران تمام شماره های آن را تورق ننموده و مقـالات سیاسی، اجتماعی، مذهبی، فرهنگی و حتی تاریخی آن را به دقت مطالعه نکرده اند تـا بـا اشـراف بـر تمام لحظات تـاریخی انتشـار خیـرالکلام ، افکـار و اندیشـه هـای آن را رصـد نماینـد.
به طـوریکـه بـراون در بررسـی تطبیقی، از نظر کثرت تعدد روزنامه ، بعد از تهران و تبریز، از رشت به عنوان سومین شهر یاد کـرده که دارای ٢٥ روزنامه بوده (بـراون ، ١٣٨٦: ٤٦٤) و ایـن بررسـی نشـان مـیدهـد فعالیـت فرهنگـی- سیاسی روزنامه نگاری در گیلان موفق بوده و خیرالکلام در این راسـتا نقـش مهمـی را ایفـا نمـوده است .
در واکنش به برخورد شدید امیراعظم ١، حکمران گیلان ، با مدیر خیرالکلام بود که انجمـن ابوالفضل با ارسال تلگرافی به تهران ، به رفتار خلاف قانون با افصـح اعتـراض نمـود (افشـار، ١٣٥٩: ٥١) و همکاران مطبعۀ ساحل نجات نیز در این راستا تظلم نامه ای برای حمایت از افصح در روزنامۀ تمدن چاپ و منتشر کردند.