چکیده:
همزمان با غلبه اعراب مسلمان بر ایران ، منطقه گیلان و دیلمان فتح نشد و ساکنان آن تا سه قرن بعد، دربرابر حملات مسلمانان مقاومت کردند؛ اما با تلاش های سادات علوی و دیگر مبلغان مذهبی، به تدریج تعالیم اسلام در این منطقه نفوذ پیدا کرد و در اوایل قرن چهارم هجری، تشیع مذهب غالب آن نواحی شد. علاوه بر تشیع ، مذاهب اهل سنت نیز در این منطقه جای پای محکمی برای خود پیدا کردند. این مقاله درصدد است تا با روش توصیفی- تحلیلی و ازطریق به پرسش کشیدن داده های موجود، تا حد امکان ، روند گسترش اسلام ، به ویژه مذاهب اهل سنت ، در سرزمین گیلان و دیلمان را روشن کند. این مطالعه نشان میدهد که اگرچه دیلمیها به لحاظ نظامی درمقابل سپاهیان اسلام مقاومت کردند، اما به تدریج ، از طرق مختلف ، همچون تبلیغات مذهبی بازرگانان ، غازیان ، مراودات سیاسی و مهم تر از همه ، فعالیت مبلغان مسلمان در آن ناحیه ، تحت تاثیر فرهنگ اسلامی قرار گرفتند و مسلمان شدند. در این روند، بخش شرقی منطقه ، یعنی دیلمان و گیلان بیه پیش ، به مذهب تشیع و گیلان بیه پس به مذاهب اهل سنت گرایش پیدا کردند.
خلاصه ماشینی:
com"/> محسن رحمتی 2 زلیخا غفاری رودسری تاریخ دریافت :٩٠/٤/١ تاریخ تصویب : ٩١/٧/٢٩ چکیده همزمان با غلبۀ اعراب مسلمان بر ایران ، منطقۀ گیلان و دیلمان فتح نشد و ساکنان آن تا سه قرن بعد، دربرابر حملات مسلمانان مقاومت کردند؛ اما با تلاش های سادات علوی و دیگر مبلغان مذهبی، به تدریج تعالیم اسلام در این منطقه نفوذ پیدا کرد و در اوایل قرن چهارم هجری، تشیع مذهب غالب آن نواحی شد.
به علت ارتباط بیشتر ساکنان دیلم با ساکنان نواحی مرکزی ایران و نیز تعلق بویهیان به این منطقه ، نام آن عمومیت بیشتری یافت و در برخی متون به طور مجازی بر همۀ ناحیه - حتی بر بخش جلگه ای- «دیلم » اطلاق میشد؛ چنان که نویسندة حدودالعالم و همچنین مقدسی گیلان را نه تنها بخشی از دیلمان به شمار آورده اند، بلکه از جرجان تا آذربایجان را نیز سرزمین دیلم معرفی کرده و هیچ فرقی میان آن دو قائل نشده اند (حدودالعالم ، ١٣٦٢: ١٤٣؛ مقدسی، ١٤٠٨: ٢٨٣).
پس از وی، به ویژه از زمان شهادت امام رضا (ع ) به بعد، فعالیت های دیگر علویان در این منطقه ادامه یافت (آملی، ١٣١٣: ٦٢)، تا سرانجام ، ناصر کبیر، حسن بن علی الاطروش ، پس از حدود سیزده سال تبلیغ درمیان دیلمیان ، توانست بخش شرقی قلمرو دیلمان و گیلان را تا سپیدرود (بخش شرقی سپیدرود یا همان گیلان بیه پیش ) را به کیش تشیع زیدی درآورد (ابن اثیر، ١٣٩٩: ٨/ ٨٢).
از برخی روایات دربارة پسرش ، ابویوسف یعقوب بن القاسم بن محمد تمیمی آملی، که در مسجد شیخ ابیبکر اسماعیلی در شهر آمل حدیث میگفته (سهمی، ١٤٠٧: ٤٩١)، برمیآید که او نیز اهل طبرستان بوده و از آنجا به دیلمان و سپس ، گیلان وارد شده است (ابن اثیر، بیتا: ١/ ٢٤٦؛ سمعانی، ١٤٠٨: ١/ ٥١٨).