چکیده:
شاعران معاصر از تاثیر شگرف رنگ بر جسم و روح انسان سود جسته و برای بیان احساسات و عواطـف درونـی یـا تشریح اوضاع اجتماعی و سیاسی زمانة خود از آن بهره گرفته اند. فدوی طوقان ، شاعر متعهـد و تاثیرگـذار عرصـة مقاومت فلسطین ، نیز به کمک عنصر رنگ جلوه های مختلفی از دردمندی ، دلتنگی ، آرزومندی ، و آرمان خـواهی را در آثار خود به نمایش گذارده است . احساس زنانه و روح لطیف شاعر از یـک سـو و موقعیـت سیاسـی و اجتمـاعی حاکم بر سرزمین فلسطین از سوی دیگر، او را به سمت نمادگرایی و رنگ پردازی سوق می دهد. در این پژوهش ، به روشی تحلیلی ـ توصیفی ، پربسامدترین مفاهیم نمادین رنگ از دیوان فدوی اسـتخراج شـده اسـت . از یافتـه هـای پژوهش برمی آید که رنگ سیاه ، سبز، و قرمز از پرتکرارترین رنگ ها به شمار می آیند. شاعر رنگ سـبز را در معنـی شادی ، امید، نشاط ، حرکت ، و زیبایی یا سرزمین فلسطین و طبیعت این مرز و بوم به کار گرفته است . رنگ سـیاه نیز بر مفاهیمی چون غم ، اندوه ، نومیدی ، ظلم ، خفقان ، و حضور صهیونیست ها دلالت دارد. رنگ قرمز سرخی خون شهید، خروش همگانی ، و عزم ملی را در اذهان متبادر می سازد.
خلاصه ماشینی:
سبز، سیاه ، فدوی طوقان ، فلسطین ، قرمز مقدمه رنگ در حوزة ادبیات معاصر نه تنها در قالب پدیده های مختلف طبیعی تجلی می یابـد، بلکـه در مفهومی رمزآلود و نمادگونه برای واگویی حالات درونی شاعر به کار مـی رود و فریـاد اعتـراض او را در قبال وضعیت نامطلوب جامعه به تصویر می کشـد.
بااین حال ، گسترش «کرانه ای سبز»، بارور، و آرام ، در مناطق به تاراج رفته ، چندان دور از انتظار شاعر نیست [٨، ص١٣٦]: وجد̄eا بعد ضیاع طویل / جدیدة التربة خمضوضرة چه ، سرسبزی با رویش مجدد و شادابی سرزمینش ارتباطی تنگاتنگ دارد و در «نشیمنگاه سـبز» او تحولی امیدوارکننده رخ خواهد داد و بارقة امید درخشیدن خواهد گرفت [٨، ص١٥٩]: نحن فوق مقعد الاخضر/ قلبا الی قلب فلا نفترق از مجموعه های نخست شعر فدوی که بگذریم ، دیگـر دفـاتر منظـوم او انباشـته از مضـامین اجتماعی ، سیاسی ، و ملی است که با رنگ های مختلفی ترسیم شده اند[٨، ص٣٤١]: مفتوحا کان الباب هنا و الزیتونة / الخضراء، تسامت فارعة / تحتضن البیت «زیتون سبز» از آینده ای روشن و بازگشت سرزمین فلسطین به آغـوش سـاکنان اصـلی اش خبر می دهد.
این رنگ در دیوان فدوی طوقان بـا مفـاهیمی چـون خـون و شـهادت ، حرکـت و خـروش ، شادابی و سرزندگی ، خشم و اعتراض ، کینه و عداوت ، و پیروزی و قداسـت درآمیختـه و گـاه بـه طور مستقل یا به عنوان صفتی در کنار عناصر طبیعی به کار رفته است [٨، ص١٤]: الأفق الغربی تطفو به ألوانه الوردیة اللاهبه «رنگ سرخ شفق » برای شـاعر جـذابیت و گیرایـی خاصـی دارد و بـه نـوعی خیـال انگیـز و طرب آور است .