چکیده:
تجربهی دینی برآمده از سنت اسلامی ما از مبنا باتجربهی دینی مبتنی بر مدرنیته متعارض است. موقعیت اندیشهی فلسفی امروزمان بازاندیشی دربارهی مبانی این دو و رابطهشان را ضروری میکند. اقبال نخستین متفکر اسلامی است که با مفهوم «تجربهی دینی» و «مبانی علمی مدرن» به بازاندیشی مسائل اساسی اسلام و تبیینهایی اساسا متعارض با ماهیت مبانی آن میرسد. موضوع ما نقد پیامدهای دیدگاه او نیست، بلکه دو مسأله در رویکرد اوست: یکی معرفت مشکک حاصل از تجربهی دینی مبتنی بر «جهانبینی مادی»، دوم بعد سومی به نام «روحانی بودن»، که به این معرفت مدرن اضافه میکند. این دو، برخلاف تلاش اقبال، جمعپذیر نبودهاند و امروزه دیگر رفعشدنی هم نیستند. فهم موقعیت دیالکتیکی این دو متناقض در بطن فرهنگ امروز، زمینهساز خودآگاهی به نحوهی مواجههی امروزیمان باریشهی حقیقت یا خدا و موقعیت اندیشهی فلسفیمان است.
خلاصه ماشینی:
"4. تجربهی دینی از نگاه اقبال از نظر اقبال، پیامبری را میتوان نوعی خودآگاهی باطنی تعریف کرد که در آن، «تجربهی اتحادی» تمایل دارد که از حدود خود لبریز شود و در پی پیدا کردن فرصتهایی است که نیروهای زندگی اجتماعی را از نو توجیه کند یا شکل تازهای به آنها بدهد(28، ص:144).
خاتمیت به معنای پایان یافتن نقدناپذیری وحی است، چون به نظر اقبال، «تجربهی دینی» همواره در زندگی انسان وجود خواهد داشت و انسان با پشت سر گذاشتن دورهی فرمانروایی مطلق وحی و دوران منطقی کردن آن، به مرحلهای رسیده است که اندیشه و معرفت او تکامل یافته، توانایی نقد وحی را دارد.
8. حاصل سخن؛ دوگانگی در «تجربهی خدا» و «تجربهی مدرنیته» همانطور که گفتیم، از نظر اقبال، منشأ توانایی امروز بشر برای نقد وحی، فرهنگ و تمدنی است که خود وحی ایجاد کرده است؛ فرهنگ و تمدنی که بشر را به درجهای از معرفت رسانده است که بتواند خود مفسر و منتقد وحی باشد؛ این وحی مساوی باتجربهی دینی است و معرفت حاصل از آن باید در کنار معرفت حاصل از علم تجربی قرار بگیرد: از طرف دیگر، رشد خودی به صورت یک شخصیت دارای اراده ممکن نیست مگر از طریق رغبتها و تمایلات و رغبتها و تمایلات نیاز دارد به محیط یا جامعه؛ جامعهای که فرد به فرهنگ آن تعلق دارد.
مجموع این فرآیند کل واحدی است که خود در حال حرکت است و معرفت ما به آن، سیال و در حال تکامل بوده، از راه تجربه و استقراء به دست میآید؛ معرفت مشککی که باید حاصل هماهنگسازی بعد مادی و روحانی تجربهی فرد در بستر فرهنگ و تاریخی باشد که از آن برآمده است و به آن تعلق دارد."