چکیده:
جهانی شدن به عنوان فرایندی در حال تکوین (که خود معلول دگرگونیها و تحولات بی سابقه در عرصه ارتباطهای جهان شمول، اطلاعات گرایی و دانش - محوری است) امروزه با رشدی فزاینده، عرصههای گوناگون زندگی اجتماعی را در نور دیده و مانند واقعیتی گریزناپذیر، فراراه جوامع بشری، جلوهگر شده است. این مقاله بر آن است که ادبیات گسترده جهانی شدن و اشاعه ناصواب آن را که هم اکنون پس از گذشت حدود سه دهه از آغاز فرایند جهانی شدن، هنوز به تعریف جامع و کاملی از این فرایند نایل نیامده و گرایشها مختلف فکری در تحدید و تعریف آن (جهانی شدن) از نگاه دو سویه به بوم و جهان عاجز مانده اند، بررسی کند؛ به طوری که عده ای با پافشاری بر خصیصه همگون ساز آن و با امید وافی بر تحقق آرمانهای سیاسی خودشان، صرفا به سویه جهانی و بین المللی جهانی شدن نظر می کنند و عده ای دیگر با محصور ماندن در فضاهای کوچک و نفس گیر بومها به مخالفت با جهان گرایان بر می خیزند.
بسط و تشریح گفتمان بوم - جهان در روابط جاری حاکم بر کشورهای جهان از یکسو و مناسبات جدید میان بومها (شهرها و روستاها) در داخل کشورهای جهان از سوی دیگر رهیافت نظری نوینی است که از چشم انداز جغرافیایی می تواند به نحو مطلوبتری گویای آرایش جدید فضایی جهان باشد.
The emerging process of globalization، which itself is shaped by unprecedented alterations in universal communications and information-based transformations that are experiencing immense growth، have transformed communal human life. No consensus on the concept of globalization has been reached nearly three decades since the start of the process of globalization. Adherents to differing schools of thought have not been able to define the process of globalization from the local and global vantage points. Some overemphasize the harmonization trait of globalization to envisage realization of a fictional globe inline with their political wishes; others are stuck in small local spheres resisting/denying globalization. Defining and in depth elaborations on the local-global discourse in international trends and new features in locals (urban-rural) relations in domestic realm would result in a theoretical framework that will better capture the geographic complexity of our world.
خلاصه ماشینی:
Potter)، در حالي که اقتصاد جهـاني بـه عنـوان اقتـصادي کـه ظرفيت عمل در مقياس سياره اي را داراست ، به نوبة خود از پيـشرفت فناوريهـاي نـوين ارتباطهاي ، پراکنش جهان گستر اطلاعات و سـرمايه و بـروز تعـديل سـاختاري در نظـام سرمايه داري ، متأثر شده است که در گذر از اين تحولات ، فـضاي عملکـردي اقتـصادهاي محلي ،فعاليت خويش را در فضايي جهاني نمود بخشيده اند.
با اين مقدمه اين پرسشها بر ذهن متبادر مي شود که آيا جهـاني شـدن خـود معلـول عوامل ديگر و در واقع بخشي از راه حل کنوني براي هم زيستي جهاني است ؟ بـا ادبيـات بسيار گسترده اي که هم اکنون در خصوص مباحث جهـاني شـدن ، ويژگيهـا و مختـصات حيات اجتماعي در جهان امروز فراهم شده آيا مي توان به اين نتيجه رسـيد کـه جهـاني شدن همچون سيلاب بنيان کنـي در تمـام شـاهراههاي جهـان در حـال حرکـت و گـاه ويرانگري است و دولتها و شهروندان جهان ناچار از قبول تبعات آن هستند يا نـه سـکان هدايت اين پديده نيز مانند ديگر جنبه هاي سياسـت خـارجي کـشورها در دسـت چنـد کشور ابرقدرت جهاني است و خواست و اراده ايشان تعيين کنندة بازنده و برنـدة ميـدان مي باشد؟ جهاني شدن به عنوان يک پديدة جغرافيايي چه تـأثيراتي در نـواحي شـهري و روستايي و مناسبات ميان آن دو داشته است ؟ آيا هـر دوي اينهـا فرصـتها يـا چالـشهاي منتج از جهاني شدن را به يک ميزان جذب مي کنند و....