چکیده:
جبران خلیل جبران و شفیعی کدکنی (م.سرشک) از شعرای برجسته و مشهور مکتب رمانتیسم ادبیات معاصر (فارسی و عربی ) هستند که اشعارشان دارای مضامین بدیع و مفاهیم ارزشمند و تامل برانگیز است . می توان شعر این دو شاعر سترگ را از زوایای گوناگون مورد بررسی تطبیقی قرار داد. یکی از این دریچه ها، بررسی تطبیقی نوستالژی یا غم غربت در شعر جبران و شفیعی است . حس دل تنگی شاعر یا نویسنده برای از دست دادن و فقدان چیزهایی را که قبلا در دسترس بوده، نوستالژی یا غم غربت می نامند. نوستالژی شامل مواردی نظیر دوری از سرزمین ، دوری از معشوق، کودکی و جوانی ، از دست دادن ارزشها، مهاجرت و گذشتة اساطیری می شود. جبران و شفیعی از نوستالژی و مضامین مربوط به آن به خوبی بهره برده اند. بررسی اشعار دو شاعر مذکور از دیدگاه ادبیات تطبیقی ، ما را به وجود تشابه اندیشه ای و آرای نوستالژیکی در شعرشان رهنمون ساخته و روشن خواهد شد که چطور هر دو شاعر از گسترش ظلم و ستم در رنجند و با سرودن اشعاری در این زمینه به دنبال فراهم کردن مقدمات بنای یک مدینة آرمانی هستند. در این پژوهش ، سعی شده است تا اشعار این دو شاعر سترگ از طریق بررسی تطبیقی در حوزة نوستالژی مورد کندوکاو قرار گیرد تا با استفاده از این شیوه، تشابه خطوط فکری و شعری این دو شاعر بیش از پیش آشکار شود.
خلاصه ماشینی:
"١-١-بیان مسأله در این پژوهش سعی شده مؤلفه های بنیادین نوستالژیک شعر جبران خلیل جبران و محمد رضا شفیعی کدکنی مانند (غم نوستالژی دوری از سرزمین ،نوستالژی کودکی و نوجوانی ، نوستالژی دوری از معشوق و نوستالژی اجتماعی ) مورد بررسی تطبیقی قرار گیرند، تا بتوان در پایان پژوهش به یافته هایی جدید و نکاتی بدیع دست یافت .
در این تحقیق ، در پی آنیم که ببینیم در شعر خلیل جبران و شفیعی کدکنی چه مؤلفه های نوستالژیکی وجود دارد؟ و در اشعار کدام یک از دو شاعر مورد بحث بن مایه های نوستالژیک، قوی تر و پر رنگ تر بیان شده است ؟ ١-٢- فرضیة پژوهش شاید بتوان چنین فرض نمود که هم جبران خلیل جبران و هم شفیعی کدکنی در اشعار خویش ، مفاهیم نوستالژیک را به طور گسترده ای به کار برده باشند و مضامین نوستالژیکی همچون غم دوری از سرزمین ، حسرت ایام کودکی و نوجوانی ، غصة دوری از سرزمین و اندوه های اجتماعی در اشعارشان وجود داشته باشد.
از طریق بررسی تطبیقی شعر جبران خلیل جبران و شفیعی کدکنی در عرصة نوستالژی می توان به یافته ها و نتایج گوناگونی دست یافت و آن این که جلوه های نوستالژیک شعری این دو شاعر در مؤلفه هایی نظیر دوری از سرزمین ، کودکی و جوانی ، دوری از معشوق و از بین رفتن ارزش ها و ...
این حسرت و دلتنگی اجتماعی در حقیقت ، برای نابودی ارزش های انسانی و تلاش برای از بین بردن ستم و ظلم در شعر هر دو شاعر جلوه گر شده است ؛ ولی می توان از دیدگاه زیبایی شناسی و زبانی ، به این نکته رسید که قدرت زبان نوستالژیک در شعر شفیعی کدکنی به خاطر بهره مندی وی از علم و ادب و همچنین ، فخامت کلام، بسیار برجسته تر از شعر جبران خلیل جبران خود نمایی می کند."