چکیده:
زندگی پیچیده اجتماعی روابط حقوقی مختلفی را پدید میآورد. از جمله این روابط، مسؤولیت حقوقی یک شخص در برابر شخص دیگر است. مسؤولیت فوق گاه در نتیجه تخلف از ایفای تعهد قراردادی بهوجود میآید و گاه به صرف خسارتی که شخص به دیگری وارد کرده است، مطرح میشود. ضرری که در نتیجه فعل یا ترک فعل زیانآور به شخص وارد میشود ممکن است مادی یا معنوی باشد. ضرر مادی نیز خود بر دو قسم است: از دست دادن مال یا محروم ماندن از نفع که بیشتر تحت عنوان «عدمالنفع» مورد بحث واقع میشود و از اهمیت بسزایی برخوردار است. دلیل این اهمیت آن است که اگرچه این دسته از خسارات بخش وسیعی از ضررهای وارده بر شخص را تشکیل میدهند، اما از یکسو در قابلیت مطالبه آن مباحث فراوانی وجود دارد و از سوی دیگر قانونگذار در برهههای زمانی مختلف واکنشهای متعددی را در برابر آن ابراز کرده است. بر این اساس و با توجه به اینکه پیرامون عدمالنفع مسائل متعددی قابل طرح است که در عرصه قوانین به آنها اشاره نشده است، از جمله اقسام عدمالنفع، تفکیک آن از تفویت منفعت و نظایر آن، در تحقیق حاضر سعی شده است مهمترین مباحث شکافته شود و مورد تحلیل علمی قرار گیرد.
خلاصه ماشینی:
"مرحوم ملااحمد نراقی نیز در این زمینه بیان می دارد: «چنانچه مالک را از فروش متاعش بازدارند این عمل اضرار نمی باشد بلکه منع از تحصیل نفع است و همین طور اگر کسی ملک بدون نفعی مانند قنات بایر داشته باشد و اراده کند که آن را اصلاح نماید ولی ١ـ عدم النفع در فقه بیشتر در کتاب غصب و به هنگام طرح بحث حبس انسان آزاد و منع صاحب مال از فروش آن و تنزیل قیمت کالا مورد بررسی واقع شده است .
برخی ابتدا به موادی از قانون مدنی ١ مانند ماده ۲۲۱، ۲۲۵ و ۳۳۱ اشاره کرده ، سپس اظهار داشته اند که «حکم خسارت هم شامل ضرر حقیقی و هم شامل عدم النفع است ؛ چرا که از یک طرف در هیچ یک از مواد قانونی به عدم شمول این حکم به منافع غیر حاصل تصریح نشده بلکه از سوی دیگر متعارف بودن امری در عرف و عادت به طوری که عقد بدون تصریح هم منصرف بدان شود به منزله تصریح است ؛ البته جهت جبران عدم النفع وضعیت باید به گونه ای باشد که حقیقتا اگر عدم انجام تعهد نمی بود آن منافع حاصل می گشت » (عدل ، ۱۳۸۵: ۱۱۲ و۱۱۳)."