چکیده:
یکی از موجبات ضمان قهری، تسبیب است. تسبیب یعنی فردی به طور غیر مستقیم باعث آسیب رسیدن به دیگری شود. از آنجا که مشخص کردن ضامن واقعی برای قضات و طرفین دعوی اهمیت به سزایی دارد و از طرفی، تعریفی که در قانون ذکر شده و دیگر تعاریف بیانشده، به دلیل اشکالات و ابهاماتی که دارند، نمیتوانند از عهده این مهم برآیند، بر آن شدیم تا نقاط تاریک و اشکالات آن را با تجزیه و تحلیل روایات اهل بیت( ، رفع و با در نظر گرفتن تکتک روایات مربوطه و استفاده از نظریات فقیهان برجسته، ملاکها و ضوابطی را درباره تشخیص ضامن واقعی در ضمان تسبیب به دست آوریم. از نتایج به دستآمده این است که عنوان «ضرر» به دلیل گستردگی مفهومش، به جای عنوان «تلف» یا «جنایت» به کار گرفته شود تا تمامی ضررهای نفسی، مالی و حتی عرضی را شامل شود. همچنین بیاختیار شدن شخص زیاندیده، مجاز بودن افعال مسبّب و زیاندیده، ملاکهایی هستند که باید به آنها در تشخیص ضامن به تسبیب توجه شود و دور یا نزدیک بودن وی در سلسله علل ایجاد ضرر نباید مد نظر قرار گیرد.
The causation is one of the reasons of the obligatory liability. Causation means a person make someone be hurt indirectly. Because it is important for judges and two sided of quarreling to be known the real liable and from the other side، the definition which is mentioned in the statue and the other determined definitions for having problems and ambiguities cannot clarify this matter we decided to shed light on the dark points and problems with analyzing and investigating in the lightening words of ahl al-Bayt (peace be upon them) and with considering all related traditions and using the prominent Islamic jurists to get standards and rules to recognize the real liable in the causation liability. The results show that the title of loss for its expanding concept applied for harm or penalty in order to be included all psych and property and also reputation losses. Also losing the will of the hurt (damaged) person، the allowable acts of causative agent and hurt person are criteria to be considered in recognition of liable to causation. At the end، the criteria of real liable in causation liability are accorded to every person or persons، he or they are liable and it should not be considered and he being far or close in the chain of reasons which creating loss.
خلاصه ماشینی:
"حال در این مثال و مثالهای پیچیدهتر از این، که علت تامۀ ضرر، متشکل از سلسله علل ناقصه است، چه فرد یا افرادی را مسئول این ضرر باید دانست؟ به تعبیر دیگر، ضامن به تسبیب کیست؟ آیا تکتک این چهار نفر ضامناند یا مجموع آنها یا فقط زنندۀ چاقو یا رانندۀ متخلف؟ در مادۀ 506 قانون مجازات اسلامی مصوب 1392 آمده است: تسبیب در جنایت آن است که کسی سبب تلف شدن یا مصدومیت دیگری را فراهم کند و خود مستقیما مرتکب جنایت نشود به طوری که در صورت فقدان رفتار او، جنایت حاصل نمیشد مانند آنکه چاهی بکند و کسی در آن بیفتد و آسیب ببیند.
غیر از حدیث پنجم در تمامی احادیث پیشگفته، امام( فقط در مقام بیان تعیین مسبب ضرر و ضامن به ضمان تسبیب بوده است اما در مورد اینکه آنها با قصد قبلی این اسباب را ایجاد کردهاند تا مستوجب قصاص شوند یا بدون قصد قبلی، این احادیث ساکت هستند.
لکن با توجه به نظریۀ پیشنهادی چنین فرضی درست نیست؛ زیرا در قضیۀ تسبیب، فقط مسبب است که با ایجاد سبب، باعث ضرر به دیگری میشود و اگر مباشری در ضرر رساندن مؤثر بوده باشد دیگر این قضیه، قضیۀ تسبیب نیست.
پس این صورت، سالبه به انتفای موضوع است و تمام مثالهایی که برای این صورت بیان شدهاند، اشکال دارند؛ زیرا همۀ آنها مصداقهای قاعدۀ غرور هستند؛ چرا که در غرور، شخص با اختیار خود و مباشرتا به دیگری ضرری میزند ولی تحت تأثیر غرور فردی دیگر به این کار دست زده است؛ مانند تخریب غیر قانونی اماکنی که به دستور شهردار و به دست مأموران شهرداری انجام گرفته یا دادن داروی اشتباه به مریض به دستور پزشک و به دست پرستار، و یا شاهد دروغگو و مانند اینها."