چکیده:
مسألة شر یکی از مباحث مطرح در فلسفه و بهخصوص در رشتة فلسفة دین است. بسیاری این مسأله را جدیترین نقد عقلانی بر اعتقاد به وجود خدا دانسته و آن را پناهگاه الحاد مینامند و به عنوان مطلبی نوظهور معرفی مینمایند. در این مقاله نشان میدهیم که این مسائل، سالها پیش، عینا توسط متکلمان زردشتی مطرح شده است. همچنین راه حل آنها برای این مسأله نیز مورد بررسی قرار گرفته است و به کمک نظریات برخی از عرفای اسلامی، وجود دو مبدأ خیر و شر در آیین مزدیسنا، با صفات جمال و جلال الهی تطبیق داده شده و از این طریق نشان داده شده است که چگونه میتوان با استناد به پاسخ عرفای مکتب خراسان به مسألة شر، آیین زردشتی را کیشی توحیدی به شمار آورد.
خلاصه ماشینی:
بویس، 1388: 35-36؛ کریستینسن، 1355: 5؛ شاکد، 1386: 32 و35)، اما چنانکه نشان خواهیم داد، کیش زردشتی آیینی توحیدی به شمار میآید: یک) نگرش ثنوی، نحوة نخست آن است که این دین را آیینی ثنوی بهشمار آوریم و برای خیر و شر منشأیی متفاوت قائل شویم و همانند زنر معتقد شویم که دین زردشتی در مسأله شر، بر نیکی و خوبی خداوند تأکید دارد و ابداً در بند وحدت و یکتایی او نیست (زنر، 1377: 62).
عالیخانی، 1379: 22-24)، نشان داده شده است که چگونه با استفاده از حکمت مغانی که در اندیشة برخی از عرفای ایرانی استمرار یافته است، میتوان توحیدی بودن کیش زردشتی را در عین تأکید آن بر دوگانه باوری تبیین نمود و به راه حل مناسبی برای مسأله شر دست یافت.
همچنین در این مقاله نشان داده شده است که بر اساس حکمت مغانی که در آثار عرفایی چون عینالقضات و حلاّج مطرح شده است، میتوان هرمزد و اهرمن در کلام زردشتی را با صفات جمال و جلال الهی تطبیق داد و از این طریق نشان داد که چگونه میتوان کیش زردشتی را با وجود آنکه به دو مبدأ متفاوت برای خیر و شر قائل است، کیشی توحیدی بهشمار آورد.
در این مقاله تنها از نظرات عرفای مغانی در مورد ابلیس و صفات جمال و جلال الهی، جهت تبیین مسأله اهریمن (شر) در الهیات زردشتی استفاده شده است.