چکیده:
هـدف از پژوهش حاضر تعیین اثـر بخـشی معنا درمانی به شیوه گروهی بـر کاهـش افسـردگی و افـزایـش امیـد در سالمندان با سندرم آشیانه خالی شهـرستان قروه بود. این پـژوهـش نیمه آزمایـشی ، از نوع پیـش آزمون ـ پس آزمون با گروه کنترل اسـت . جامعه آماری را کلیه مردان و زنان شهرستان قروه که فرزندانشان آنها را ترک کرده و از آنها جدا شدهاند است ، تشکیل دادند. با استفـاده از روش نمونه گیری در دسترس، تعداد ٢٤ نـفـر انتخـاب شـدند. به منظور جمع آوری دادهها از پرسشنـامة ٢١ سوالی افسـردگی بک BDI-II و پرسشنـامة امیدواری اسنـایدر و همکاران استفـاده شـد. جهت تحلیل دادهها، از آمار توصیـفی و آمار استنبـاطی (آزمون تحلیل کوواریانس ) استفـاده شـد. یافته های به دست آمده نشان داد که میانگین نمرات افسردگی در پس آزمون گروه آزمایش به طور معنا داری از میانگین نمرات پس آزمون در گروه کنترل پایین تر است ، و میانگین نمرات امید به زندگی در پس آزمون گروه آزمایش به طور معنا داری از میانگین نمرات پس آزمون در گروه کنترل بالاتر است . بر اساس یافته های این تحقیق می توان گفت که معنا درمانی به شیوه گروهی در کاهش افسـردگی و افزایش امید در سالمندان با سندرم آشیانه خالی موثر است .
خلاصه ماشینی:
بر اساس یافته های این تحقیق می توان گفت که معنا درمانی به شیوه گروهی در کاهش افسـردگی و افزایش امید در سالمندان با سندرم آشیانه خالی مؤثر است .
هر خانواده - بدون توجه به شکل آن (برای مثال ، خانواده هسته ای ، خانواده ناتنی ، و خانواده تک والدی ) یا توفیق نهایی که نصیبش می شود- باید در جهت ارتقای روابط مثبت و مطلوب میان اعضای خود تلاش کند، به نیازهای شخصی آنان توجه داشته باشد، و آماده کنار آمدن با تغییرات ناشی از رسش (مثلا، زمانی که فرزندان خانه را ترک می گویند) و نیز بحران های غیر منتظره (طلاق ، مرگ ، بیماری های حاد ناگهانی ) باشد.
ممکن است غیبت فرزندان در خانه باعث افزایش تعارضات زناشویی گردد، یا به خاطر احساس پوچی و فقدان معنا در زندگی ، به آنها حالت افسردگی و تنهایی دست دهد (گلدنبرگ و گلدنبرگ ، ٢٠٠٩؛ ترجمه حسین شاهی برواتی و نقشبندی ، ١٣٨٨).
در ایران نتایج پژوهش فروغان و همکاران (١٣٨٧)، نشان داد یک سوم مراجعان سرپایی سالمندان به مراکز درمانی از اختلالات روانی رنج می برند و شایع ترین اختلال روانی در این گروه ، افسردگی ٥٨% است (مومنی ، ١٣٩٠).
درباره سوابق تجربی موضوع می توان به نتایج پژوهش غلامی و همکاران (١٣٨٨) اشاره کرد که با موضوع اثربخشی آموزش معنا درمانی گروهی بر امید به زندگی و سلامت عمومی بیماران دختر تالاسمی نشان داد که معنا درمانی بر افزایش امید به زندگی و سلامت عمومی و کاهش افسردگی بیماران دختر مبتلا به تالاسمی موثر است .