چکیده:
با وقوع انقلاب اسلامی، تغییرات بنیادی در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران به وقوع پیوست و اصول ویژهای در سیاست خارجی ایران شکل گرفت. این اصول در قالب خرده گفتمانهای گوناگون کموکیف متفاوتی را تجربه کردهاند. بعد از گذشت یک دهه از انقلاب اسلامی و با استقلال کشورهای قفقاز جنوبی، این منطقه در چارچوب سیاست نگاه به شمال، جایگاه ویژهای در سیاست خارجی ایران یافت. همزمان با پایان جنگ هشت ساله و ضرورت بازسازی داخلی، تغییرات گفتمانی در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران رخ داد. تحول درون گفتمانی، تاکتیک پیگیری اصول سیاست خارجی را تغییر داد که سیاست منطقهای ایران در قفقازجنوبی مستثنای از این امر نبود. در این راستا، مولفین سوالهای خود را بدین مضمون مطرح میکنند؛ گفتمان مسلط سیاست خارجی ایران در قفقازجنوبی کدام است؟ تغییر و تدوام اصول سیاست خارجی ایران در قفقاز در قالب گفتمان مسلط به چه صورتی بوده است؟ فرضیه مقاله بدین شرح است؛ "گفتمان ژئوپلیتیک در قفقازجنوبی به منزلت هژمونیک در سیاستخارجی ایران رسیده است. اصول سیاست خارجی در قالب گفتمان ژئوپلیتیک به شکل انعطافپذیرتری تداوم داشته است." با استفاده از نظریه گفتمان به بررسی فرضیه فوق پرداخته خواهد شد.
خلاصه ماشینی:
در مطالعـات صورت گرفته در مورد سیاست خارجی ایـران ، بیـشتر بـه تغییـر گفتمـان هـا در سـطح کلـی سیاست خارجی پرداخته شده است و گفتمان های منطقه ای کمتر مورد بررسـی قـرار گرفتـه است ؛ در حالی که ایران در زیر کانون چند سیستم منطقه ای از جمله خاورمیانه ، خلیج فارس ، آسیای جنوب غربی ، آسیای مرکزی و قفقـاز قـرار دارد.
از همـان ابتـدای فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی که مصادف با دوران سازندگی بـود، تفـسیر ویـژه ای از اصـول سیاست خارجی ایران در قفقازجنوبی به عمل آمد که باتوجه بـه شـرایط محیطـی بـا فـراز و نشیب کمتری در گفتمان های بعدی مواجه شده است .
سیاست منطقه ای ایران در قفقازجنوبی باثبات گفتمانی همراه بوده و اصول سیاسـت خـارجی در قالب گفتمان ژئوپلیتیک به شکل انعطاف پـذیرتری همچنـان بـه حیـات خـود ادامـه داده است .
دلیل اصلی مسلط شدن ابرگفتمان ارزش محور انقلابی در سیاسـت خـارجی جمهـوری اسلامی ایران ، عبور از بحران های داخلی و خارجی به رغـم حمایـت همـه جانبـه قـدرت هـای بزرگ از این بحران ها بوده است .
همسویی میان ایران و روسیه در قفقازجنوبی بر علیه محور شـرقی - غربـی (جمهـوری آذربایجان ، ترکیه ، رژیم صهیونیستی ، آمریکا) باعث شـده اسـت کـه سیاسـت هـای ایـران بـه صورت نوسانی ، تابعی از سیاست های روسیه در منطقه باشد (٢٠١٤ ,Vatanka).
البته این بـه معنـای حـذف اصـول ایدئولوژیک سیاست خارجی نیست ، بلکه بدین معنا است که پیگیری اصول سیاست خـارجی نیازمند توانایی اقتصادی و حـضور مـوثر در منطقـه اسـت کـه خـود بـر مبنـای رقابـت هـای ژئوپلیتیک رقم خواهد خورد.