چکیده:
فلاسفه اسلامی، بر خلاف متکلّمان مسلمان که پس از برخورد با مسئله «امامت» به مثابه یکی از اصول دین به استدلال و تحلیل آن پرداختهاند، صرفا با پیشبرد دستگاه فلسفی خویش ضرورت وجود انسانی را تصدیق کردهاند که به لحاظ دینی عنوان امام بر او اطلاق میگردد. از اینرو، رویکرد فلسفه و حکمت به امامت مستقل از کلام اسلامی بوده، دارای نگاه قانونمندی و روشی متمایز از رویکرد کلامی است. قاعده «لطف»، که دستمایه عظیم متکلّمان در تحلیل محورهای مختلف امامت است، در حکمت و فلسفه جای خود را به قاعده «امکان اشرف» و «واسطهگری در فیض وجود به عالم» داده و وجهه کلامی مسئله امامت جایگاهی وجودشناختی و جهانشناختی پیدا میکند. بدیهی است که نتیجه این امر تحولی ارزشی و تاثیری در پی خواهد داشت.
خلاصه ماشینی:
"3 شیوه اثبات امامت آیا میتوان برای لزوم نیاز به امام، برهانی عقلی ارائه نمود، یا تنها اجماع و سمع نیاز به امام را مشخص میسازد؟ آیا امام برای زندگی جمعی انسانها نیاز است، یا زندگی فردی؟ آیا امام برای امور دنیوی انسانها ضرورت دارد، یا ـ محمدبن حسن طوسی، الاقتصاد فیما یتعلق بالاعتقاد، بیروت، دارالضراء، 1406، ص 298 / نصیرالدین طوسی، نقد المحصل، تحقیق عبدالله نورانی، تهران، دانشگاه تهران، 1359، ص 406 / همو، قواعد العقائد، ضمیمه تلخیص المحصل، تهران، دانشگاه تهران، 1359، ص 458 / شیخ مفید، النکت الاعتقادیه، قم، المجمع العالمی لاهلالبیت، 1371، ص 208 / حسنبن یوسف حلی، کشف المراد فی شرح تجریدالاعتقاد، شرح ابوالحسن شعرانی، چ نهم، تهران، اسلامیه، 1379، ص 507.
6 مقام امام آیا ویژگیهای خاصی همچون «عصمت» برای امام ضروری است؟ آیا غیر از حکومت تشریعی، دخالت و ریاستی در امور تکوین نیز برای امام ضروری است؟ ویژگیهایی را که متکلمان امامیه برای شخص امام برشمردهاند، چنین است: عصمت، منصوص بودن به نص پیامبر یا امام معصوم پیشین، افضلیت از دیگران در تمامی کمالات نفسانی و معنوی، علم به علوم دینی و دنیوی مورد احتیاج در امر امامت، شجاعت، طاهر بودن از تمامی عیوب خلقی و خلقی، خواه از ابتدا دارای آنها بوده باشد و خواه در طول زندگی دارای آنها شود، نزدیکترین مردم به خدا، اختصاص یافتن به وسیله آیات و معجزات، و امامت بر همه مردم در تمامی زمانها."