چکیده:
آرش اسطوره ای است که نسل به نسل در کتب ادبی ایرانی رسوخ کرده و مظهر قهرمانی و ایثار شده است . شخصیت آرش نه تنها در اشعار برجسته ی فارسی ، بلکه در داستان های نوین ایران هم جایگاه خاص خود را یافته است . از آن جایی که ادبیات نمایشی انعکاسی از فرهنگ و ریشه های یک جامعه است بنا بر مقتضیات زمانه از اسطوره ها و داستان های کهن به منظور خلق آثار نمایشی وام گرفته شده است . این مقاله به بررسی ساختاری و مفهومی دو اثر نمایشی برگرفته از اسطوره ی آرش ، به نام های «آرش شیواتیر» اثر ارسلان پوریا و «آرش » اثر بهرام بیضایی می پردازد. هدف این پژوهش کشف بسترها و ویژگی های روند اقتباس بوده است . نتایج حاصل از این پژوهش به شرح تفاوت ها و شباهت های این دو اقتباس با رجوع به ریشه ی اسطوره ای آن می پردازد.
خلاصه ماشینی:
اگرچه که قدمت اسطوره ی آرش به گذشته ای دور و اولین مکتوبات ایرانی همچون اوستا بازمی گردد، اما در ادبیات ایران خصوصا ادبیات نوین ایران نیز توجه ویژه ای به آن شده و نویسندگان نامدار آثار بدیعی از این اسطوره خلق کرده اند؛ نمونه هایی همچون «آرش در قلمرو تردید» (١٣٤٢) اثر نادر ابراهیمی و «حماسه ی آرش » (١٣٣٤) اثر مهرداد اوستا، که به اختصار به شرح آن ها پرداخته خواهد شد.
از جمله دیگر اشعار نگاشته شده می توان به منظومه ی «حماسه ی آرش »٢ (١٣٣٤) اثر مهرداد اوستا اشاره کرد که شعری بلند در باب جنگ ایران و توران و تصویر ویرانی ایران است که تا قسمت های انتهایی شعر به حضور آرش اشاره ای نمی شود و در آخر آرش به میدان می آید و تیر را رها می کند و ایران را نجات می دهد.
٢. آرش که جوانی است از دیار بروگرد با کشته شدن پدرش در سپاه ایران به دست تورانیان برای آزادی سرزمین های جیحون تا رویان شمشیر به دست گرفته و به جنگ آمده ولی کسی از سپاهیان پاسخ او را نمی دهد تا آن که زنانی از میان مردم مویه کنان شرح این پیمان ننگین را بازگو می کنند و ناامیدانه از نابودی خانه هاشان می گویند.
79 فصلنامه تخصصیهنرهای مایشی دوره ی جدید،شماره ی دهم ، بهاروتابستان ٩٣ در این اثر در کنار قهرمان اسطوره ای داستان که آرش جوان و برومند است ، شخصیت های تاریخی و اسطوره ای از جمشیدشاه گرفته تا اهورمزدا یک به یک نقش یافته اند، به جز افراسیاب که نماینده و برادر خود گرسیورز را برای تیراندازی انتخاب کرده است .