چکیده:
بنگاههای تولیدی پس از کسر تمام هزینهها اعم از هزینه حسابداری و فرصت، بهطور معمول با سود خالص اقتصادی روبهرو میشوند. بر اساس مبانی اقتصاد سرمایهداری و روابط شکلگرفته در آن نظام، چنین سودی متعلق به عامل سرمایه و صاحب آن است. تعلق سود خالص اقتصادی به سرمایه و پرداخت دستمزد ثابت حداقلی به نیروی کار ماهر، نیمه ماهر و ساده، باعث تمرکز شدید ثروت و درآمدهای جامعه در دست افراد اندکی شده است. آمارها حاکی است که هر روز بر شدت شکاف ثروت و درآمد افزوده میشود. پایداری رشد شکاف ثروت و درآمدی باعث پایداری فقر در جوامع میشود؛ به همین جهت تمام نظامهای اقتصادی درباره این نوع سود اظهارنظر کرده و میکوشند آن را در روابط اقتصادی، تعدیل، منتقل یا حذف کنند. نظام سرمایهداری الگوی بازار رقابت کامل را برای حذف سود خالص متعلق به سرمایه پیشنهاد میکند؛ اما از آنجایی که وقوع شرایط بازار رقابت کامل فقط یک آرمان بوده و دستیافتنی نیست؛ بنابراین کامیاب نبوده است. نظام سوسیالیسم راهحل حذف سود خالص اقتصادی متعلق به سرمایه را الغای مالکیت خصوصی و نفی اصل سود از روابط اقتصادی میداند. نتیجه آن نیز فقر عمومی و گسترده بوده است. تحقیق پیش رو مناسبترین الگو برای حل این مشکل را الگوی اقتصاد تعاونی تلفیقی میداند. این الگو ضمن تعیین پاداش مناسب برای سرمایه، سود خالص اقتصادی را به نیرویهای کار ماهر، نیمه ماهر و ساده به میزان نقشی که در تولید آن دارند، منتقل میکند. به این وسیله، توزیع ثروت و درآمد بهگونهای اتفاق میافتد که شکاف درآمدی و ثروت تعدیل میشود و رفاه مطلوب تامین میشود و فقر کنترل و کاهش مییابد؛ بنابراین تحقیق پیش رو با روش توصیفی تحلیلی این الگوها را بررسی و با تبیین تعاونی تلفیقی بر اساس آموزههای اسلامی نشان میدهد که این نوع تعاونی به انتقال سود خالص اقتصادی به عامل کار کامیاب بوده و آن را در درون مدل اقتصادی بین کسانی که در تولید آن نقش واقعی دارند، توزیع میکند.
Production firms, after subtracting all costs including opportunity and accounting costs, usually gain net economic profit. According to the capitalistic economy’s foundations and the relations established in that regime, this profit belongs to capital and its owner. Net economic profit’s belonging to capital and paying a minimal fixed wage to the skilled, semi-skilled and ordinary labor forces have led to the society’s wealth and income’s being intensely concentrated in the hands of some few people. Statistics reveal that wealth and income gap is increasingly getting more severe. The stability of this gap’s growth leads to the stability of poverty in the society. Thus, all the economic systems have remarked their opinion about this kind of profit, and try to adjust, transfer or remove it in the economic relations. Capitalism suggests the perfect competition market model as an instrument for removing the net profit belonging to the capital. However, since perfect competition market is just an unreachable ideal, it hasn’t been successful to do so. Socialism describes abolishing private property and omitting profit principle from economic relations as the solution for removing net economic profit belonging to capital, whose outcome has been vast public poverty. The present article argues that the most appropriate model for solving the problem is that of integrative cooperative economy. Besides determining a suitable reward for capital, this model transfers the net economic profit to the skilled, semi-skilled and ordinary labor forces on the basis of their contribution in its production. Income and wealth distribution, thus, is done in such a way that adjusts the income and wealth gap, provides the favorable propensity, and constrains and reduces poverty. The present article, therefore, using descriptive-analytical approach, examines these models, and explicating the integrative cooperation on the basis of Islamic teachings, shows that this kind of cooperation manages to transfer net economic profit to labor, and distributes it, within the economic model, between those actually contributing to its production.
خلاصه ماشینی:
"4. اصل سود محدود (متناسب) برای سرمایه فلسفه تأسیس اقتصاد تعاونی تلفیقی، ترفیع جایگاه انسان در برابر سرمایه و صاحب سرمایه است؛ بنابراین در اقتصاد تعاونی بر اساس توافقی که اعضای تعاونی انجام میدهند یا در برخی کشورها بر اساس قوانین کشورها به سرمایه اعضا حداکثر تا میزان بهره عرضه و تقاضای بازار، پاداش داده میشود؛ البته در اغلب موارد کمتر از بهره عرضه و تقاضای بازار آزاد است؛ چون اگر به سرمایه، پاداشی بیش از پاداش عرضه و تقاضای بازار آزاد داده شود یا مازاد دستمزد نیروی کار و دیگر هزینهها، سهم سرمایه و مالک آن باشد، سرمایه و صاحب سرمایه در برابر نیرویهای فعال اقتصادی – نیروی کار ماهر، نیمه ماهر و ساده - ترفیع شأن مییابد و بهمرور در تعاونیها سرمایه قدرت میگیرد و صاحبان سرمایه تعاونیها را مصادره میکنند و آنها را تبدیل به بنگاههای اقتصادی سرمایهداری میکنند؛ اما محدودیت سود سرمایه و پرداخت سود خالص به نیروهای فعال اقتصادی بر اساس میزان نقشی که در آن دارند، حرکت به سمت ترفیع جایگاه نیروهای فعال اقتصادی در برابر سرمایه است.
ه) در آموزههای اسلامی برای حذف سود خالص اقتصادی متعلق به سرمایه – مصداق اکمل روایتها - از روابط اقتصادی بین مؤمنان هیچگونه الگوی رفتاری خاصی ارایه نشده است بلکه فقط از مؤمنان چنین رفتاری، خواسته شده است؛ بنابراین اگر مؤمنان در روابط اقتصادی خود بر اساس شرایط زمانی و مکانی که در آن قرار دارند، هر گونه الگوی رفتاریی را در چارچوب ضوابط اسلامی و در سطح کلان به عنوان بخشی از نظام اقتصادی اسلام به کار گیرند تا چنین امری را در روابط اقتصادی خود محقق سازند، امری پسندیده و به این توصیه مهم اخلاقی عمل شده است و وظیفه برادری، دینی و اخلاقی خود را انجام دادهاند و در عرصه کلان اقتصادی میتوانند از آثار منفی شدید سود خالص اقتصادی به سرمایه جلوگیری کنند."