چکیده:
مشارکت سیاسی یکی از مصادیق حضور مردم در تعیین سرنوشت خود است . بنابراین با گسترش هر چه بیشتر دموکراسی در جهان ، توجه به ابعاد مختلف دخالت مردم در صحنه ی سیاسی هر کشور پررنگ تر میشود. مشارکت سیاسی از پیش شرط های ضروری، رسیدن به توسعه و پیشرفت است . در این میان ، زنان به عنوان بخش قابل توجهی از جمعیت هر کشور که نقشی به سزا در توسعه همه جانبه ایفا میکنند، همواره از توزیع ناعادلانه ی فرصت ها و منابع ، رنج میبرند. سوالی که در این پژوهش به دنبال پاسخ به آن هستیم این است که میزان مشارکت سیاسی زنان در جمهوری اسلامی ایران به چه میزان است ؟ مشارکت سیاسی زنان نسبت به دوران پهلوی افزایش یافته اما هنوز تا بهره مندی از توانایی بانوان برای مشارکت در امور سیاسی فاصله داریم .
خلاصه ماشینی:
توده زنان ایرانی که غالبا در حاشیه ی مناسبات اجتماعی و سیاسی قرار داشته اند و نقش آنها در عرصه های اقتصادی نیز چندان قابل توجه نبوده است ، با افزایش سطح سواد و آگاهی و گسترش آموزش عالی به ارتقاء توانمندیهای خود دست زده اند.
طی دهه های گذشته جامعه زنان تحولاتی را از سرگذرانده است ، با افزایش آگاهی و گسترش آموزش عالی، آنان توانمندیهای خود را ارتقاء داده اند و دیگر نمیتوان زنان را در حاشیه مناسبات سیاسی- اجتماعی نگه داشت (رضوی الهاشم ، پیشین ، ٦٠)، زنانی که احساس دانایی، احترام ، امنیت ، آزادی و عدالت کمتری دارند بیشتر به مشارکت سیاسی روی میآورند؛ زیرا آنها نهادهای رسمی(دولت )و غیررسمی (قومیت ) و خانواده را برای تحقق آرمان ها و منابع ارزشمند مورد نیاز خود ناتوان میبینند(آل غفور،١٣٨٨، ١٦٥) از منظراسلام ، زنان میتوانند علاوه بر ایفای نقش همسری و مادری در خانواده در تمامی امور جامعه خویش نیز نقش آفرین باشند.
به لحاظ سطح تحلیلی میتوان مشارکت سیاسی زنان را در دو سطح ، تحلیل کرد و برای هر یک انواعی بر حسب مطالب نظری مشارکت بیان داشت : (نظری و دیگران ، ١٣٩٢، ٨٧) ٧- نقش زنان در تحولات اجتماعی – سیاسی قبل از انقلاب اسلامی در ایران نیز پیشینه واکنش در برابر وضعیت سنتی زنان به اوائل قرن بیستم و به ویژه جنبش مشروطیت باز میگردد.
با وجود این که پدیده ی انقلاب اسلامی، زمینه ی مساعدی را برای مشارکت سیاسی - اجتماعی زنان فراهم کرده است .