چکیده:
شهید دستغیب همچون یک روحانی و معلم اخلاق بر کرسی وعظ مینشست و در خلال بحثهای گستردۀ تفسیر و وعظ خویش، از اخلاق میگفت. از یک سو، دستغیب را میتوان نمونۀ شاخص جریان تفسیر واعظانه در دوران معاصر تلقی کرد. وی هرگز تفسیری کامل بر قرآن کریم ننوشت؛ اما در جلسات وعظ خویش، به تفسیر سورههای متعددی پرداخت. حتی در آن دسته از آثارش که مستقیم به تفسیر قرآن مربوط نمیشود، کمتر بحثی را میتوان یافت که بازتابانندۀ درکی خاص از قرآن کریم نباشند. از دیگر سو، فراتر از افق تاریخ تفسیر، مطالعۀ آرای وی از نگاه تاریخ اندیشۀ اخلاقی، و حتی تاریخ سیاسی ایران معاصر نیز، شایان توجه است. بر این پایه، لازم است بدانیم دستغیب ـ همچون یکی از نقشآفرینان پیروزی انقلاب اسلامی و مروجان اندیشهای همسو با آن ـ چه آموزههای اخلاقی را ترویج میکرد، این آموزهها بر چه فهمی از منابع دین بنا شده بود، و رویکردش چه شباهتها و تمایزاتی با دیگر عالمان دینی عصر یا وابستگان به دیگر جریانهای فکری داشت. این مطالعه برای دستیابی به چنین هدفی دنبال، و در آن سعی شده است با مروری بر هستیشناسی دستغیب، انسانشناسی او، و نگاهش به خیر اعلا برای انسان و راه حصول آن، منظومۀ تفکر اخلاقی وی بازشناخته، و فهم اخلاقی وی از قرآن تبیین شود.
Shahid (the martyr) Dastgheyb as a Clergy and a moral teacher used to deliver the sermons during which he talked about different issues like exegetical material and moral teachings. The publication of his textbooks and distribution of his audio cassettes were welcomed by the public all over Iran. The study of his moral thought is of great importance from different aspects. On the one hand، Dastgheib can be regarded as the prominent example of preaching exegete in modern time. He never wrote a complete commentary on the Quran but in his preaching sessions he commented on many Quranic chapters. Even، in the works which are not directly aimed at Quranic commentary، he seldom avoids mentioning Quranic points. On the other hand، above the exegetical aspect، the study of his views from the perspective of history of ethical thought and even Iranian contemporary political history is of great importance. Based on this، it is essential to know what ethical teachings he preached، as one of the pivotal figures during the Islamic revolution of Iran and what the religious bases of those teachings were. It is also important to know the similarities and differenced between his views and other scholars and activists belonging to other intellectual schools. This paper has been designed for achieving such a purpose and seeks to review Dastgheib's ontology، anthropology and his look toward highest form of virtue for human beings and the way of reaching it، the framework of his ethical view and his understanding of ethical messages in the Quran.
خلاصه ماشینی:
"بدین سان، با وجود تکیۀ فراوان بر بعد تهذیبی آثار دستغیب و جایگاه اجتماعی وی همچون معلم اخلاق (تنها برای یک نمونه، رک: نورمحمدی، سراسر اثر)، در عمل تلاشی برای بازشناسی دقیق این منظومۀ فکری، جایگاهش در میان جریانهای اخلاقی ایران معاصر، و احیانا، مرزهای دقیق میان آن با تفکر دیگر عالمان عصر نهضت اسلامی دیده نمیشود (برای اشاره به ضرورت چنین مطالعهای، رک: دستغیب، «معلم اخلاق...
الف) رابطۀ ایمان با قلب سلیم اصطلاح «قلب سلیم» اگرچه خاستگاهی قرآنی دارد (شعراء/ 89؛ صافات/ 84) و کاربردش در آثار مختلف اسلامی فراگیر است (تنها برای چند نمونۀ کهن، رک: ابن عربی، 2/ 492؛ نراقی، 3/ 87ـ88)، به نظر میرسد نخستین بار در منظومۀ فکری دستغیب جایگاهی فراتر از یک اصطلاح عرفی پیدا کرده (برای کهنترین درکها از این مفهوم در تفاسیر قرآن کریم، رک: طبری، 19/ 108)، و کوشش گستردهای برای تبیین مفهوم دقیق آن روی داده، چنان که دستغیب اثری مفصل در تبیین آن تألیف نموده است (برای اثر وی در این باره، رک: مآخذ؛ نیز، برای اثری دیگر با همین عنوان، رک: بغدادی، 1/ 313).
وی برای جهاد نیز، اقسام چهارگانهای در نظر میگیرد (رک: دستغیب، ایمان، 1/ 369 به بعد)؛ یکی امر به معروف، یا شناختن تمام گناهان کبیره و ترک آنها، و هدایت اهلش و وادار نمودن آنها به عمل؛ دیگری، نهی از منکر، این که اول خود فرد گناهان را بشناسد و ترک نماید، و سپس به اهل خویش بیاموزد، و آنها را هم باز دارد؛ سوم، صدق در هرجا، بدین معنا که شخص در گفتار، کردار، و نیت خود صادق باشد (برای تفصیل بحث وی در بارۀ صدق، رک: دستغیب، توکل، 275ـ291)؛ و سرآخر، بغض برای خدا، چنان که شخص برای خدا غضب کند، که در روایات آمده است هر کس برای خدا خشم نماید، خدا نیز برای او خشم خواهد کرد."