چکیده:
عملکرد اقتصادی کشورها در طول زمان تا حد زیادی به محیط سیاسی، نهادی و قانونی آنها وابسته است. این نهادها و سیاست ها، مشخص کننده کیفیت حکمرانی در بین کشورها هستند. نقش حکمرانی و نهادها در افزایش توسعه و کاهش فقر در کشورهای در حال توسعه بسیار مهم است. در این بررسی به روش داده های ترکیبی ، تاثیر شاخص های حکمرانی خوب بر سطح فساد برای نمونه ای 24 کشوری از کشورهای با سطح توسعه یافتگی متوسط (شامل ایران) بین سال های 2008- 1996برآورد شده است. نتایج تخمین ها نشان داد برای کشورهایی با درجه توسعه یافتگی متوسط مایل به بالا (8/0>HDI>7/0) شاخص حاکمیت قانون بیشترین تاثیر را بر کاهش سطح فساد دارد، به طوری که اثر آن بر میزان فساد منفی و به شدت معنی دار است. در مورد کشورهایی با درجه توسعه یافتگی متوسط مایل به پایین (7/0>HDI>6/0) نتایج نشان داد که در گروه کشورهای مورد بررسی، مولفه های حق اظهارنظر و پاسخگویی، اثربخشی دولت، کنترل فساد و قوانین و مقررات اضافی تاثیر قابل ملاحظه و مثبتی بر کاهش سطح فساد نداشته اند، بلکه نشانگر مشکلات کیفی در اجرای این سیاست ها می باشند، اما در این کشورها ثبات سیاسی و حاکمیت قانون اثر معنی داری بر کاهش سطح فساد داشته است.
Nowadays this is undoubtedly recognized that economic performance for each country over time depends on a great extent to its political، institutional and legal environment. In fact، these institutions and policies determine governance quality and play an important role in development and poverty reduction in developing countries. In this study by using Panel Data method، the impact of good governance indicators on corruption level for a sample of 24 medium developing countries (including Iran) for 1996-2008 periods are estimated. Results indicate that for countries with HDI (Human Development Index) between 0.7 & 0.8 the rule of law indicator has the most influence on corruption level، so that the negative effect is highly significant. In the case of countries with HDI between 0.6 and 0.7، voice & accountability، government effectiveness، control of corruption and regulatory quality indicators have not significant impact and political stability and rule of law have negative and significant effect on corruption
خلاصه ماشینی:
"مبانی نظری پژوهش حکمرانی خوب پس از چند دهه سیر تحول اقتصاد توسعه و دلبستگی به دولت بزرگ و شرکتهای دولتی (در دهه پنجاه و شصت میلادی) و سپس دفاع از دولت کوچک (در دهههای هفتاد و هشتاد) و طرح این پرسش که آیا دولت، خود بخشی از مشکل توسعهنیافتگی است یا اینکه راهحل این مشکل است، اینک مباحث توسعه به سطح بالایی ارتقاء یافته و پرسش کنونی این است که به چه نوع دولت یا ترتیبات دولتی (روابط قدرت بین دولت و شهروندان) نیاز است تا به رفاه اقتصادی و اجتماعی رسید؟ با اجرای سیاستهای تعدیل ساختاری در دهههای 70 و 80 میلادی، انتظار میرفت پارادایم توسعه بازارمحور با خارج ساختن دولت از صحنه فعالیتهای اقتصادی، تخصیص بهینه منابع و تحقق رشد اقتصادی پایدار در کشورهای جهان و به خصوص در جوامع توسعهنیافته در پی داشته باشد، اما بر خلاف این انتظار، نه تنها عملکرد اقتصادی این کشورها بهبود نیافت، بلکه آزادسای تجارت، خصوصیسازی و گرایش گسترده به اقتصاد بازار، تبعات نامطلوبی را در این کشورها بر جای گذاشت که مهمترین آنها عبارتند از: گسترش نابرابری؛ بروز بحران پولی و مالی؛ و کاهش رشد اقتصادی.
روش پژوهش مدل پژوهش مهمترین سئوال در پژوهش حاضر آن است که آیا حکمرانی خوب بنابر آنچه در شاخصهای ششگانه بانک جهانی اندازهگیری میشود، میتواند بر سطح فساد در کشورهایی با سطح توسعهیافتگی متوسط (8/0>HDI>6/0) موثر باشد؟ و اینکه کدامیک از شاخصهای حکمرانی خوب بیشترین تأثیر را بر سطح فساد در این دسته از کشورها داشته است؟ جهت بررسی اثر مولفههای حکمرانی خوب بر سطح فساد و با توجه به ادبیات موضوع مدل انتخابی برای تخمین سطح فساد به صورت زیر است: (رجوع شود به تصویر صفحه) منابع اطلاعاتی و تعریف هر یک از دادههای مدل مورد نظر در جدول 1 خلاصه شده است."