چکیده:
از نظر جان رالز با توجه به فقدان بسیاری از اطلاعات و آگاهیها در پس پردة جهل، فرض خیرهای اولیه ضروری است. وی برخی مقدمات ذهنی و عینی برای رسیدن به ضرورت وجود خیرهای مذکور را مؤلفهای منصفانه و بیطرف بیان میکند که در این مقاله به آن خواهیم پرداخت. اما آنچه که قابل تأمل است، بیطرفی ادعاشده در فهرست خیرهای اولیه است. به نظر میرسد که خیرهای مذکور ترویج نوعی خاص از فرهنگ سیاسی، یعنی فردگرایی، باشد.
According to Rawls، lack of information and knowledge behind the veil of ignorance necessitates the existence of Primary Goods. He outlines several subjective and objective reasons to back his argument for the necessity of Primary Goods as a fair and neutral element. This article discusses Rawls’s argument for such necessity while at the same time argues that the “Primary Goods” listed by Rawls promote a specific type of political culture and that is “individualism”.
خلاصه ماشینی:
منظور رالز خیرهای خاص مربوط به تعلقات فردی شهروندان نیست ،بلکه خیرهایی سیاسی است ،اما همۀشهروندان برای آن هاتلاش می کنندوآن هارابرای جامعۀسیاسی ضروری می دانند مانند امنیت اجتماعی که بامشارکت شهروندان امکان ایجاد وحفاظت ازآن میسرمی شود (٢٠٤-٢٠٢ :B٢٠٠٥ ,Rawls).
اما آیااصل تفاوت همۀنابرابری های ناشی ازخیرهای اولیه رامی تواند جبران کند؟ به نظر می رسد که باتعریف رالز ازاصل تفاوت ، فقط نابرابری هایی که جنبۀاقتصادی درجامعه دارند، بااصل مذکور قابل جبران است ،اما درجامعۀمتکثر فرض براین است که شهروندان به نظریه های مختلف فراگیرمذهبی ،فلسفی واخلاقی تعلق خاطر دارند ولیست خیرهای اولیه شامل خیرهای مدنظر آن هانیست یااولویت لازم را ندارد.
اکنون باپیش فرض قرار دادن مفهوم سیاسی ازانسان در انتخاب خیرهای اولیه ،منتقدین لیبرال رالز مانند نیگل کاملا قانع شده اند زیرا این توجیه ، بسیار قابل قبول تر از مفهوم اخلاقی و غایت گرای خودمختاری کانتی است ،به ویژه آنکه درنحلۀلیبرال بحث برسرچرایی حذف خیرهای خاص و غایت گرا ازوضع نخستین نیست ،بلکه سخن برسرچگونگی حذف مذکور وتوجیه آن است .
البته هر چند با تجدید نظرهای رالز، دایرة منتقدین از لیست خیرهای اولیه به جماعت گرایان و نحله های مشابه فکری محدود شده است ،اما لیست مذکور باپیش فرضی ضروری ،یعنی مفهوم سیاسی ازانسان ،به وجود آمده است وازاین رونمی تواند تکثر موجود در جامعه رانمایندگی کند وبنابراین ، درجامعۀ بسامان فقط خیرهای منطبق بر مفهوم مذکور، به صورت نظام مند ترویج خواهد شدومعلوم نیست که دربازار رقابت آمیزفرهنگی جایی برای اعمال وترویج خیرهای خاص شهروندان باقی مانده باشدکه ازپشتیبانی ساختارهای رسمی جامعه نیزبی بهره اند و بایدبه ثبات و اصول اساسی جامعه رالزی وفادار باشند.