چکیده:
در این مقاله چگونگی آشنایی ایرانیان با اسلام و برخوردشان در چند مقطع خاص با
دین مبین را مورد بحث قرار می دهیم، و به بررسی دیدگاههای آنان در برابر حوادث
سیاسی و اعتقادی صدر اسلام خواهیم پرداخت.در این گفتار فقط به قشرها و گروههای
مختلف ایرانی توجه شده است و به افراد-هر چند با سوابق و درجات عالی معنوی-پرداخته
نشده است * .البته سخن از چهرههای شاخص و برجسته ایرانی مسلمان در صدر اسلام
همچون"سلمان فارسی"که پیامبر او را"محمدی"خواند، و یا"هرمزان"و"میثم تمار"و"قنبر"
یاران فداکار وایثارگر مولا امیر المؤمنین، خود بحث مستقلی را میطلبد که زیبنده
مقام والای آنان باشد.
خلاصه ماشینی:
"مضافا اینکه امیر المؤمنین در حیات پیغمبر(ص)از جانب آن حضرت برای تبلیغ اسلام به یمن اعزام، و موفق به مسلمان کردن تمام اهل یمن شده بود و ایرانیان آن خطه نسبت به شخصیت علی(ع)شناخت کافی داشتند.
جالب است عمر گذشته از اینکه میان عرب، و عجم مغلوب اما مسلمان شده تبعیض قائل میشد، حتی سپاه"حمراء"را که از جنگ با مسلمانان کناره گرفته و بدون ذلت اسلام آورده بودند، با اسیران (*)دیدگاهها درباره برخورد اعراب با موالی متفاوت است.
مهمترین نقشی که ایرانیان مسلمان در قیامهای صدر اسلام ایفا کردند، در قیام مختار جلوه (*)حضور گروهی از موالی در قیام خوارج را نمیتوان حمل بر انحراف آنان کرد، بلکه از آن رو که بخاطر جو خفقان شدید دوران معاویه، هیچ یک از اشخاص و یا گروههای مخالف حکومت وی(بجز اهل بیت علیهم السلام که آنها هم بنا بر مصالحی که خود بهتر تشخیص میدادند، سکوت کردند)، جرأت و یا توان قیام بر ضد رژیم را نداشتند مگر خوارج.
ابو عمره در کوفه به حرکت در آمد و خانههای این افراد را در یک لحظه ویران میکرد و هر کس را که از خانه بیرون میآمد، به قتل میرسانید 44 در پی هجوم"مصعب بن زبیر"به کوفه(از سوی برادرش"عبد الله"که مدعی خلافت بود و حجاز ویمن را در اختیار داشت)که به تحریک و تشویق اشراف کوفه و به یاری آنها صورت گرفت، پس از قتل مختار، شش هزار تن از یارانش که بقولی دو هزار و به روایتی تنها هفتصد تن از آنان عرب و بقیه ایرانی بودند، با امانی که داده شد تسلیم گردیدند، اما با ناجوانمردی و با خشم و کینه، همگی گردن زده شدند 45 ."