چکیده:
نقطة اوج کارکردهای فیض در مباحث بنیادین الهیاتی مانند ایمان مسیحی، کلیسا، نجات، کسب معرفت، و آیینهای فیضبخش است. شبیه این آموزه در کلام شیعه، از حیث هدف، قاعده لطف است که کارکردی هدایتگرانه در ارسال کتب الهی و رسولان و امامان دارد. خداوند دانا نیازهای انسان را طبق حکمت، سنجیده و سراسر آفرینش و ازجمله زندگی بشر را از آغاز تا فرجام، تدبیر کرده است. قاعده لطف بهویژه در اثبات نبوت و امامت و اجماعات فقها کاربرد دارد. هدف نهایی این آموزهها، «هدایت و دستگیری انسان» است که از زاویه مباحث معرفتشناختی انسان و خدا، در گفتگوهای بینادینی اسلام و مسیحیت مناسب طرح و بررسی است.
خلاصه ماشینی:
بررسی تطبیقی کارکردهای فیض در الهیات کاتولیک و قاعدة لطف در کلام 1 شیعه رئوف نصرتیان دانشجوی دکتری دانشگاه آزاد اسلامی، واحد علوم و تحقیقات تهران ، رشته ادیان و عرفان ، تهران ، ایران مهدی قاسمی ٢ دانشجوی دکتری الهیات مسیحی، دانشگاه ادیان و مذاهب قم ، ایران چکیده نقطۀ اوج کارکردهای فیض در مباحث بنیادین الهیاتی مانند ایمان مسیحی، کلیسا، نجات ، کسب معرفت ، و آیین های فیض بخش است .
آکویناس در شاهکار الهیاتیاش ، کتاب جامع الهیات ،٢ با اشاره به سخن پولس در «اول قرنتیان »: «خدا آنها (حکمت پنهان الهی) را به روح خود بر ما آشکار نموده است »٣ بیان میکند که معرفت کامل الهی از طریق فیض به انسان اعطا میشود و عقل طبیعی ٤ توان دستیابی به چنین سطحی از معرفت را ندارد.
کلیسای کاتولیک با تکیه بر دیدگاه های پولس قدیس و آبای کلیسا دیدگاه خود را دربارة گناه چنین مطرح میکند: آدم که نخستین انسان بود، با گناه خود، تقدس و عدالت اولیه را که از خدا دریافت کرده بود، از دست داد و این تنها برای خود او نبود؛ بلکه شامل همۀ انسان ها شد.
٣. هدایت الهی در آیینۀ صفت لطف در شیعه و فیض در کاتولیک در هر دو سنت دینی باور بر این است که انسان به تنهایی و بدون دست گیری و هدایت الهی، راهی برای رسیدن به نجات ندارد.