چکیده:
هدف: این پژوهش بهمنظور مقایسه نیمرخ شخصیتی افراد معتاد و بهنجار انجام گرفت. روش: روش این پژوهش از نوع علی-مقایسهای بود که در آن نمونهای شامل 30 نفر از معتادان خود معرف به روش در دسترس برگزیده شده و با 30 نفر از افراد بهنجار (غیر معتاد) از نظر جنس، سن، وضعیت تأهل و میزان تحصیلات همتا شدند. یافتهها: نتایج حاصل از پژوهش نشان داد که افراد معتاد تنها در بعد روان رنجورخویی نمرات بالاتری نسبت به گروه بهنجار اخذ کردهاند ولی در سایر ابعاد شخصیتی بین دو گروه تفاوت معناداری بهدست نیامد. نتیجهگیری: این یافتهها میتوانند تلویحات کاربردی در کلینیکها داشته باشند.
Aims: This research was aimed to compare the three dimensions of personality
in self referred addicted men and normal one.
Method: The research design was causal-effect research method and 30 self referred addicted men selected by available sampling، and 30 normal men (non-addicted) who were matched on sex، age، marital status، and level of education were selected.
Results: The results showed that the addicted men were scored higher on neurotic but there were not any significant differences on two other dimensions of personality.
Conclusion: These results can have applied implications in clinics.
خلاصه ماشینی:
"در بررسی هـایی کـه بـر مبنـای مـدل سـه عاملی شخصیت و با هدف مقایسه نیمرخ شخصیتی افراد وابسته به مواد و گروه بهنجـار بـا استفاده از پرسشنامه شخصیتی آیزنک صورت گرفته ، نتایج بیانگر تفـاوت معنـادار در بعـد درونگرایی و روان رنجورخویی بین گروه بیماران وابسته به مـواد و گـروه بهنجـار داشـت (گوساپ و آیزنک ، ١٩٨٣).
جدول ١: آماره های توصیفی ویژگی های شخصیت به تفکیک گروه (به تصویر صفحه مراجعه شود) برای بررسی تفاوت بعد روان رنجورخویی در دو گروه از آزمون t استفاده شـد کـه نتـایج آن در جدول زیر ارایه شده است .
بحث و نتیجه گیری در این پژوهش ، ابعاد سه گانه شخصیتی مطرح شده در نظریه آیزنـک شـامل برونگرایـی ، روان رنجورخویی و روان پریش خویی مربوط به بیماران وابسته به مـواد و گـروه بهنجـاری که از نظر ویژگی های دموگرافیک با گروه اول همتا شده بودند مورد مقایسه قرار گرفتند.
ایـن یافتـه بـا نتـایج پـژوهش هـای گوسـاپ و آیزنـک (١٩٨٣)، دوکـوتی و میتـوز (١٩٨٨)، رانکلین ، استوکول و هاجسون (١٩٨٢)، فلدمن و آیزنک (١٩٨٦) کـه همگـی در این نکته موافقند که نمره برونگرایی افراد معتـاد نـسبت بـه افـراد بهنجـار، پـائین تـر اسـت ، هماهنگی ندارد.
در این تحقیق که با هدف مقایسه خصوصیات شخصیتی جوانان معتـاد و بهنجـار گـروه سـنی ٢٠-١٥ سال استان چهار محال و بختیـاری بـا اسـتفاده از مقیـاس MMPI صـورت گرفتـه ، نتایج نشان داد که معتادان نسبت به افراد بهنجـار، نمـره بـالاتری در مقیـاس اعتبـاری L بـه دست آوردند."