چکیده:
تعیین جهات مناسب برای توسعه شهری از جمله دغدغههای برنامهریزان شهری بوده است. ژئومورفولوژیستها نیز یکی از راهکارها دخالت خود در برنامهریزی شهری را تعیین جهات توسعه شهر بر اساس یافتههای ژئومورفولوژیک میدانند. در این پژوهش سعی شده است که تاثیرات لندفرمهای ژئومورفولوژیکی در جهات جغرافیایی گسترش فیزیکی شهر داراب مورد بررسی قرار گیرد. برای رسیدن به هدف پژوهش، دادههای اولیه و ثانویه از محدوده مورد مطالعه تهیه و سپس از طریق نرمافزار تحلیل شدهاند. تحلیلها نشان میدهند که اگر چه زیربنای داراب و پیرامون را مخروطافکنهها تشکیل میدهند، اما این اشکال از نظر مساحت، شیب، اندازه دانه رسوبی تشکیل دهنده ساختمان آنها مورفولوژی سطحی و توانمندیهای کشاورزی با یکدیگر متفاوت است. همچنین با توجه به تاثیر لندفرمهای ژئومورفولوژیکی، اولویت جهات گسترش شهر به ترتیب میزان اهمیت شامل: 1- جهت جغرافیایی جنوبشرقی (شیب مناسب زمین به منظور دفع آبهای سطحی و فاضلاب شهری، عدم وجود فرایندهای دامنهای فعال، قابلیت کنترل مخاطره سیلاب)؛ 2- جهت جغرافیایی غرب و جنوبغرب (دارا بودن حداقل درجه مخاطرات طبیعی، شیب مناسب)؛ 3- جهت جغرافیایی شمالغرب (تشدید حرکات تودهای و شیب)؛ 4- جهت جغرافیایی جنوب (وجود زمینهای مرغوب کشاورزی، وجود دشت سیلابی و مشکل دفع فاضلاب و آبهای سطحی مناسب) میباشد.