چکیده:
این مقاله برگرفته از یک طرح پژوهشی تحت عنوان «بررسی رابطه بین میزان بیگانگی اجتماعی و میزان بی تفاوتی اجتماعی» میباشد. که به لحاظ هدف از نوع تحقیقات کاربردی و به لحاظ ماهیت از نوع تحقیقات توصیفی همبستگی میباشد. این مطالعه به صورت پیمایشی و با روش نمونهگیری تصادفی طبقهبندی در بین 366 نفر از دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد مشهد انجام شده است. متغیر میزان بیگانگی اجتماعی با مؤلفههای (احساس بیقدرتی، احساس بیهنجاری، احساس بیمعنایی، انزوای اجتماعی، تنفر از خود و تنفر فرهنگی) و متغیر میزان بیتفاوتی اجتماعی با مؤلفههای(بیتفاوتی نسبت به موضوعات اجتماعی-سیاسی و نسبت به فعالیتهای علمی-دانشگاهی) با پرسشنامه محقق ساخته مورد سنجش قرار گرفته است. میزان پایایی سؤالات 84/0 میباشد. نتایج یافتههای تحقیق نشان داد میانگین نمره میزان بیگانگی اجتماعی دانشجویان، در بازه (بالاترین5 و پایینترین1) حدود 6/2 و نمره میزان بیتفاوتی اجتماعی حدود 4/2 میباشد. بین بیگانگی اجتماعی و مؤلفههای آن و بیتفاوتی اجتماعی دانشجویان رابطه وجود دارد (مقدار ضریب همبستگی اسپیرمن بیگانگیاجتماعی(574/0)، بیقدرتی(493/0)، بیهنجاری(473/0)، انزوای اجتماعی(397/0)، بیمعنایی(324/0)، تنفر فرهنگی(439/0) و تنفر از خود(304/0) میباشد. مقایسه میانگینها نشان میدهد به طور نسبی نمرات میزان بیگانگی و بیتفاوتی اجتماعی دانشجویان در بین دانشجویان دانشکدههای معماری، هنر، فنی و مهندسی نسبت به سایر دانشکدهها بیشتر است. رگرسیون چندگانه نشان میدهد که مؤلفههای بیگانگی اجتماعی به تنهایی 40 درصد از کل تغییرات متغیر بیتفاوتی اجتماعی را توجیه میکند و مابقی، سهم سایر متغیرهاست.
خلاصه ماشینی:
بین بیگانگی اجتماعی و مؤلفه های آن و بیتفاوتی اجتماعی دانشجویان رابطه وجود دارد (مقدار ضریب همبستگی اسپیرمن بیگانگیاجتماعی(٠/٥٧٤)، بیقدرتی(٠/٤٩٣)، بیهنجاری(٠/٤٧٣)، انزوای اجتماعی(٠/٣٩٧)، بیمعنایی(٠/٣٢٤)، تنفر فرهنگی(٠/٤٣٩) و تنفر از خود(٠/٣٠٤) میباشد.
مقایسه میانگین ها نشان میدهد به طور نسبی نمرات میزان بیگانگی و بیتفاوتی اجتماعی دانشجویان در بین دانشجویان دانشکده های معماری، هنر، فنی و مهندسی نسبت به سایر دانشکده ها بیشتر است .
از اینرو، دلسردی و بیاعتنایی افراد و گروه های مختلف اجتماعی تحت تأثیر بیگانگی باعث شکنندگی در ساختار اجتماعی شده و اعضای شبکه اجتماعی نسبت به فرآیندهای اجتماعی بدبین و دچار بیماری نا امیدی نسبت به آینده و انزوای اجتماعی به دور از هرگونه ارتباط اجتماعی میشوند لذا فردی که نسبت به جامعه به طور عام و نظام اجتماعی–سیاسی به طور خاص احساس خصومت میکند، احتمال دارد که از همه انواع مشارکت کناره گیری کرده و به صف افرادی که کاملا بیتفاوت هستند بپیوندد و یا اینکه در سطوح مختلف جامعه ، مشارکت فعال داشته باشد(راش ،١٢٩،١٣٨١).
در این حالت فرد همچنین دارای اعتقاد و باور نازلی نسبت به مکانیسم ارزش گذاری و سیستم پاداش اجتماعی است و با هر آنچه که از نظر جامعه معتبر و ارزشمند است خود را هم عقیده و همسو نمیبیند و این حالت زمانی روی میدهد که فرد نسبت به حوزه های اجتماعی، سیاسی و علمی هیچ گونه رأی و نظری را نتواند اعمال کند و به یک بیتفاوتی اجتماعی روی میآورد( محسنی تبریزی،١٤٠،١٣٨٠).
نتایج یافته های تحقیق نشان میدهد که میزان بیگانگی و میزان بیتفاوتی اجتماعی در بین دانشجویان تقریبا در حد متوسط میباشد و این دو متغیر با همدیگر رابطه مستقیم دارند.
نتایج فرضیه های تحقیق نشان میدهد که بین تنفر فرهنگی و بیتفاوتی اجتماعی رابطه وجود دارد.