چکیده:
آینده، اساسا این است: دنیای بحرانزی و بحرانزا؛ و اگر بحران یا Crisisرا ـ فرصت خطرناک ـ معنا کنیم، دنیای
آینده بیش از گذشته واجد وجوه «فرصت» و «تهدید» خواهد بود.
امروز عصر فیزیک کوانتوم پایان پذیرفته است و نظریه آشوب یا Chaosجای آن را گرفته است. گفتمان امنیت
مثبت لایههای کمال را طی میکند؛ و باشلاریسم در حوزه معرفتشناسی جای نگرشهای کانتیستی را تنگ کرده
است. سخن گفتن از دنیای تک قطبی، دوقطبی، چندقطبی و تک چندقطبی به حوزه ادبیات کلاسیک نقل جایگاه
نموده است؛ و آینده جهان انقلابی فراصنعتی و نظامی فراارگانیستی را پیش روی خود به نظاره آمده است.
انقلاب در آغاز «عصر فراجدید»ی که پیش رو است باید با باز تعریف خویش در بافتهای موقعیتی پیش روی، به
عنوان یک بازیگر فعال، نه منفعل، بتواند، شایستگیهای ملت ایران را در تاریخ آینده به اثبات برساند.
مقاله یا پرسه حاضر با عنوان «آشوب در جهان، انقلاب اسلامی در ایران» در نگاهی به جهان دیروز، امروز و آینده،
به بررسی نظام بینالملل در وجوه سه بعدی زمانهی تاریخی پرداخته است؛ و بر این اعتقاد است که جریان امروز در
مرحلهی گذار از نظام وستفالیایی با الگوی مکانیک اتمی نیوتون به نظام جدیدی است که از دریچه نگاه بازیگران
مختلف نظام بینالملل بازتعریفی ویژه پذیرفته است.
نویسنده با تکیه بر نظریه آشوب Chaos Theory ، نظم آینده جهان را مملو از رفتارهای غیرتناوبی، پیچیده
ارزیابی کرده و در سه سطح تحلیل هویتی، موقعیتی و ظرفیتی به نقد و بررسی پرداخته است.
خلاصه ماشینی:
"(1) دیگر تبیین نظام بینالملل در چارچوبهی الگوهای ارگانیستی ساده و مکانیک اتمی نیوتن امکانپذیر نیست؛ اگر چه اراده معطوف به حفظ وضع موجود در برابر انقلاب عظیم پیشاروی وجود دارد و کلاسیکها تلاش دارند تا با استفاده از هر دستاویز ممکن، حتی بهرهمندی از امکانات حاصل از تحرکات مدرن، وقوع آنرا سد نمایند؛ اما فراموش نکنیم که محافظهکاران ناب در برابر هویت هستی میایستند؛ تاریخ نشان داده است که در هر مقطعی، گفتمان خاص خود را داراست و در برابر گفتمانهای قدیم به صورت یک گفتمان رقیب بروز پیدا میکند و به واسطه هم پویشی و هم پوششی با فضا و زمانهی تاریخی خود برتری پیدا میکند.
این در حالی است که هنوز با گذشت نزدیک به سه قرن از تولد انقلاب صنعتی، شاهد این هستیم که جهان اسلام، هنوز با چالشهای کهن خود دست به گریبان است ؛ و جهان در مرحلهی تولد یک انقلاب فرا صنعتی قرار دارد که پیامدها و آثار Impacts بسیار عمیقتر و وسیعتری را به دنبال خواهد داشت؛ حال ؛ انقلاب اسلامی در برابر این حجم وسیع دگرگونیها چه باز تعریفی از خود باید عرضه دارد و چه الگویی یا الگوهایی را ناظر بر کنش سیاسی خود نماید که بتواند در عین حفظ هویت خود؛ استمرار خویش را شاهد باشد؟ تأخر Lagموجود را به تعادل برساند و شکاف gap موجود را رفع نماید؟ جهان: دیروز، امروز، آینده یکی از بارزترین آموزههای تاریخ آن است که در دورههای گوناگون تحولات، به ویژه تغییرات و تحولات سیاسی بشر، آن دسته از بازیگران سیاسی موفق بودهاند که توانستهاند متغیرهای محیطی را به سرعت درک کنند و ضمن درونی کردن تحولات ناشی از آن در وجوه مختلف به آمادهسازی خود بپردازند."