چکیده:
نویسنده در این مقاله به دنبال شناسایی تهدیدات امنیتی رژیم صهیونیستی در قبال ایران در حوزههای مختلف از دوره پهلوی تا پیروزی انقلاب اسلامی ایران و واکنشهای امام خمینی نسبت به آنها است. بدین منظور ضمن ارائه تعریفی جامع از مفهوم امنیت و با تمرکز بر تعریف ارائه شده از سوی مکتب کپنهاگ، این تهدیدات را در چهار حوزه سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی و نظامی بررسی و با واکاوی سخنان امام خمینی، واکنشهای ایشان را نسبت به هر حوزه بیان کرده است و در آخر نیز با توجه به این تهدیدات و واکنشها به ارائه راهبردهایی در مقابله با رژیم صهیونیستی پرداخته است.
خلاصه ماشینی:
"شاه با اجرای سیاست مستقل ملی بهجای اصطلاح ناسیونالیسم مثبت از اوایل دهه 1340 به بعد، به صورت فعالتری در صحنههای فرامنطقهای ظاهر شد، ولی این سیاست نیز همانند دوره قبل با دکترین میثاق حاشیهای بنگورین در یک راستا بود و لذا عملا تغییری در سیاستهای رژیم پهلوی ایجاد نشد و حتی با توجه به اتفاقات داخلی مثل زلزله بویینزهرا و طرح کشاورزی دشت قزوین که مشارکت صهیونیستها را به دنبال داشت و همچنین افزایش قیمت نفت در بازارهای جهانی و جنون شاه به خرید تسلیحات نظامی از رژیم صهیونیستی و بروز اتفاقات خارجی مثل کودتای عبدالسلام عارف در عراق و دشمنی او با ایران و کشف توطئه جدایی خوزستان از ایران توسط دستگاه اطلاعاتی رژیم صهیونیستی، روابط ایران و رژیم صهیونیستی از استحکام بیشتری نیز برخوردار شد.
ایشان در مواقع مختلف نسبت به این روابط بیاناتی را ایراد فرمودند که به آنها اشاره میکنیم: ایشان امنیت اقتصادی کشور و تسلط عمال رژیم صهیونیستی بر بسیاری از کارخانهها و مراکز اقتصادی کشور را مورد اشاره قرار داده و فرمودند: هدف اسلام است؛ استقلال مملکت است؛ طرد عمال اسرائیل است؛ اتحاد با کشورهای اسلامی است.
(همان: 453) نتیجه در این نوشتار سعی شد با ارائه شواهدی از نوع روابط رژیم صهیونیستی با دولت پهلوی نشان داده شود که این رژیم همواره بهدنبال سوء استفاده از سایر دولتها برای پیشبرد اهداف خود است و مجموع اقدامات آن رژیم در زمینههای سیاسی، اقتصادی، نظامی و اجتماعی و فرهنگی، تهدیدی در زمینههای مختلف برای کشورها، به خصوص کشورهای اسلامی به شمار میرود."