چکیده:
بررسی زنجیره تامین معمولا دو مشکل اساسی دارد. مشکل اول زمانی ظاهر میشود که تعداد تامینکنندگان، محصولات و اقلام بسیار زیاد باشند. امروزه بهخاطر پیچیدگی سیستمهای تولیدی، تامینکنندگان با محدودیتهایی مواجه هستند. این همان مشکل دوم است. یکی از محدودیتها این است که تقاضاها باید توسط تامینکنندگان به طور کامل ارضا شوند. در این مقاله، این مشکل از طریق خوشهبندی اقلام و تامینکنندگان و نیز استفاده از روش TOPSIS حل میشود. روش پیشنهادی در شرکتی تولیدی به عنوان مطالعه موردی پیادهسازی میشود. در انتها نتایج به دست آمده از روش پیشنهادی با روشDEA که نتایجشان مشابه است، مقایسه میشود.
خلاصه ماشینی:
"زاناکیس و همکاران (1998) نشان دادند که با افزایش تعداد گزینهها در روشهای تصمیمگیری چند شاخصه، این روشها ناکارامد شده و قادر به نمایش اهمیت و اولویتبندی صحیح گزینهها نیستند، بنابراین، در این تحقیق برای تخصیص از یک روش خوشهبندی، تأمینکنندگان و اقلام را دستهبندی نموده و سپس از مدلهای تصمیمگیری چندشاخصه استفاده میشود و یک الگوریتم نیز برای پیادهسازی روش مذکور پیشنهاد میگردد.
جدول (9): اولویتبندی کلی و درون خوشهای تأمینکنندگان شماره تأمینکننده اولویتبندی کلی اولویت درون خوشهای شماره خوشه اولویت خوشه 8 1 1 1 1 9 2 2 22 3 3 34 4 4 3 5 1 4 2 13 6 2 24 7 3 36 8 4 31 9 5 35 10 6 41 11 7 37 12 8 38 13 9 26 14 10 4 15 1 5 3 11 16 2 21 17 3 25 18 4 39 19 5 30 20 6 14 21 1 3 4 17 22 2 28 23 3 33 24 4 5 25 5 27 26 6 40 27 7 19 28 8 18 29 9 6 30 1 2 5 10 31 2 23 32 3 12 33 4 16 34 5 2 35 6 1 36 7 15 37 8 32 38 9 29 39 10 20 40 11 42 41 12 7 42 13 3- 6 - تخصیص اقلام به تأمینکنندگان با توجه به اینکه در این مقاله ظرفیت عرضه انواع اقلام توسط تأمینکنندگان، محدود و از قبل مشخص است، و با توجه به اولویتهای به دست آمده برای خوشهها و اقلام، تخصیص اقلام به تأمینکنندگان به صورت جدول (10) درنظر گرفته میشود."