چکیده:
در طول عصرهای متمادی، بهویژه عصر حاضر، «ارتباطات» (Communication) بهعنوان سرمایۀ اجتماعی در کنار سرمایههای طبیعی، فناورانه و انسانی اهمیت فوقالعاده یافته است. به این دلیل هر مدیری باید کوشش کند با ایجاد ارتباط دوجانبة مثبت، حسن تفاهم و احساس رضایت متقابل و سازنده را بهوجود آورد و با تأمین نیازهای مادی و معنوی افراد، زمینة ایجاد تفاهم، احساس رضایت و خرسندی متقابل کارکنان و کارگران را با یکدیگر فراهم سازد تا از این طریق، باعث ایجاد انگیزش و رشدیافتگی افراد در راستای رسیدن به اهداف سازمان شود. از طرفی، اسلام، چکیدۀ تمامی ادیان آسمانی و حاصل زحمات همۀ انبیای الهی است. اسلامی که با «الیوم أکملت لکم دینکم وأتممت علیکم نعمتی ورضیت لکم الإسلام دینا» (احزاب: 33) کامل شد و نعمت را بر انسان تمام کرد. اسلام پس از وفات پیامبر اکرم (ص) دچار کمبودها، انحرافات و مصائب متعددی شد که با شروع حکومت و رهبری پیامبرگونۀ حضرت علی (ع) به جایگاه اصلی خویش بازگشت. حکومت آن حضرت، همانند دیگر حکومتها، به مدیران و امیرانی نیاز داشت که با داشتن مهارتهای ارتباطی مؤثر، درپی جلب رضایت و خرسندی کارکنان و مراجعان باشند و نیز با ایجاد این ارتباط مؤثر و دوسویه، حکومت را در رسیدن به اهداف خود یاری کنند. از این رو در مقالۀ حاضر برآنیم تا با تشریح ابعاد ارتباطات و مهارتهای ارتباطی، نقش آن را در دوران حکومت حضرت علی (ع) مشخص سازیم.
خلاصه ماشینی:
نقش ارتباطات و مهارت هاي ارتباطي در دوران حکومت حضرت علي (ع ) کريم اسگندري * ولي الله نقي پورفر** چکيده در طول عصرهاي متمادي ، به ويژه عصر حاضر، «ارتباطات » (Communication) به عنوان سرماية اجتماعي در کنار سرمايه هاي طبيعي ، فناورانه و انساني اهميت فوق العاده يافته است .
از طرفي ، مديران نيز دريافته اند که ارتباط مؤثر با منابع انساني و درک انگيزه هاي ارتباطي کارکنان در توفيق آنان براي دستيابي به اهداف طرّاحي شدة سازمان عامل مؤثري است (رضاييان ، ١٣٧٩: ٢٨٤).
از آنجا که براي تداوم حيات تمامي حکومت ها، ازجمله حکومت اسلامي ، داشتن مديريتي کارآمد و شايسته الزامي است و به علاوه ، تسلط کافي رهبران ، حاکمان و مديران اين حکومت در رفتار بهتر با زيردستان مي تواند باعث تحقق سياست ها و اهدافشان شود، آنان بايد ضمن تلاش در راستاي کسب ويژگي هاي مهارت ارتباطي متکي بر دانش اسلامي ، به عنوان يک حکومت جهاتي و پيشرو معرفي شوند.
با بررسي و مداقة بيشتر نهج البلاغه مي توان استنباط کرد که حضرت علي (ع ) در دوران حکومت خود با کارگزاران و عموم مردم ارتباطات خوب و پسنديده اي داشته اند و به دليل دارابودن مهارت هاي ارتباطي قوي ، حکومتي سرشار از عدالت را برپا و هدايت کرده اند.