چکیده:
شعر مستند به شکل عام ، ضـبط ، تفسـیر و تبـدیل جنبـه های مختلـف اجتمـاعی ، سیاسی ، اقتصادی بر بستری از زبان می باشد که سرشار از ابتکـار و تجربـه اسـت . واقعیت گرایی خلاق به عنوان مهم ترین عنصر شعر مسـتند و رویکـردی جدیـد در ادبیات معاصر ایران ، هم نهاده ذهنی و اندیشمندانه شـاعران ایـن دوره اسـت کـه همواره بر اهمیت راستین عناصر تجربی جهان بیـرون و تصـعید آن واقعیت هـا بـه سطح آفرینش هنری تاکید کرده اند. شعر معاصر با تکیه و تاکید بر رویکرد خلاق و بینشی ، جهت عمل و تصـرف در واقعیـت تجربـی پیرامـون ، بـه عنـوان رسـانه ای تبلیغاتی ، در خدمت سیاست و مسـائل اجتمـاعی قـرار گرفـت . ایـن گونـه شـعرها اندیشیده و آگاهانه هستند و علی رغم شعر کلاسیک که واقعیـت بیرونـی را بـرای سرگرم کردن و نمایش خود واقعیت می خواست ، بـه سـلاح روشـنگری و اندیشـه مجهز هستند. شعر مستند از آنجا کـه بـا واقعیـت بیرونـی شـباهت بیشـتری دارد احتمال طنزآلود شدن آن بیشتر است ؛ چراکه یکی از پایه های اصلی طنـز تبـدیل و تصرف در واقعیت بیرونی است . در این مقاله این موضوع را در ادبیات معاصـر و بـا نگاهی به شعر سنتی بررسی می کنیم .
خلاصه ماشینی:
واقعیت گرایی خلاق به عنوان مهم ترین عنصر شعر مسـتند و رویکـردی جدیـد در ادبیات معاصر ایران ، هم نهاده ذهنی و اندیشمندانه شـاعران ایـن دوره اسـت کـه همواره بر اهمیت راستین عناصر تجربی جهان بیـرون و تصـعید آن واقعیت هـا بـه سطح آفرینش هنری تأکید کرده اند.
درک ضرورت رسـانه ای جهـت تبلیـغ و آگـاهی بخشـی بـه مـردم عـاملی دیگـر بـود کـه نیمـا را بـر آن داشـت تـا بـا دسـت کـاری تئـوری واقعیـت گرایی صـرف و رئالیسـت محــض در شــعر کلاســیک ، هنــر شعرمعاصــر را در خــدمت ایــده ها و تفکــرات سیاســی و اجتماعی به کار گیـرد.
هنگـامی کـه نیمـا از "دریـا" بـه عنـوان واقعیتـی بیرونـی بـرای نشـان دادن جامعه ای مـتلاطم اسـتفاده می کنـد، دریـا واقعیتـی بـی نیـاز و متفـاوت از درک و تفکـر شـاعر است که برای حمـل بـار معنـای "اجتمـاعی مـتلاطم " از محـدوده تخیـل شـاعر عبـور کـرده و در ایـن فراینـد تبـدیل و تصـعید، توسـع معنـایی و مفهـومی پیـدا کـرده اسـت .
اگر از "محـدودیت " نـام بـرده شـد از یـک طـرف منظـور تنـگ بـودن میـدان دیـد و چشـم است که مهم تـرین ابـزار بـرای شـعر مسـتند اسـت در مقایسـه بـا "تخیـل " کـه ابـزاری دیگـر برای شـاعران اسـت ؛ از طـرف دیگـر محـدودیت هایی اسـت کـه از خـود واقعیـت دیـده شـده ناشی می شـود و اجـازه فـاش شـدن تمـام حقیقـت بیرونـی را بـه شـاعر نمی دهـد.
زبان شعر مستند در کلیت ، خود پوسته ای سـاده و عـام فهـم دارد؛ "چـرا کـه هـر زبـان ادبـی که نخواهد رابطـه تنگاتنـگ خـود را بـا گفتـار و پدیـده های بیرونـی اجتمـاع حفـظ کنـد، در معرض این خطر است که بـه چیـزی مجـرد تبـدیل شـود یعنـی سرنوشـت هنرهـای زیبـا و انتزاعی ".