چکیده:
پژوهش حاضر به بررسی استعاره های مفهومی حوزه شـادی در پیکـرهای نمونـه از زبـان فارسـی می پردازد. در این پژوهش ، تلاش شده با بهر یگری از پایگاه دادگان زبـان فارسـی ، پیکـرهای از متـون نوشتاری زبان فارسی معاصر که شباهت بیشتری به زبان روزمره سخنوران دارد، نمونه گیـری و سـپس استعاره های مفهومی از آن استخراج گردد. این پیکره نمونه شامل ١٤ متن از نویـسندگان معاصـر نظیـر «هدایت »، «نفیسی »، «دانـشور»، «آلاحمـد»، «اسـلامی ندوشـن »، «ابراهیمـی »، «دهخـدا»، «پزشـکزاد»، «چوبک»، «کسروی »، «افغانی »، «محمود»، «حجازی » و «گلستان » می باشد. پس ازمطالعه پیکره، موفق بـه استخراج ٢٩٧ مورد عبارت استعاری در ٣٣ نگاشت نام شـدیم . سـپس تـلاش شـد تـا پربـسامدترین نگاشت های استعاری و پربسامدترین حوزههای مبدأ که در ساخت استعارههای شادی به کار می روند، تعیین گردد ودر مجموع با توجه به یافته های پیکره ای مشخص گردد که فارسـی زبانـان بیـشتر از چـه حوزههای مبدأ و نگاشت نامهایی برای بیان مفهوم شادی بهره می برند. برای مثال مشخص گردیـد کـه حوزههای مبدأ «شی ء»، «ماده» و «عمل » پرکاربردترین حوزههای مبدأ پیکره هستند که برای بیان حـوزه شادی به کار می روند. در نهایت زین مقایسه ای میان استعارههای مفهومی حوزة شادی در دو زبان فارسی و انگلیسی انجام گرفت .
خلاصه ماشینی:
"به این ترتیب پرسش اصلی در مقاله حاضر این است کـه در یک تحلیل پیکرهمدار در زبان فارسی ، پربسامدترین نگاشت نامها و حوزههای مبـدأ بـرای بیـان و سـاخت استعاری شادی کداماند؟ ««1 Metaphors We Live By»» ««3 N.
ایـن ١٤ متن که از پایگاه دادگان زبان فارسی استخراج شد، عبارتند از: اسارر گـنج دره جنـی (گلـستان، ١٣٥٤)، انتری که لوطیش مرده بود (چوبک، ١٣٤٤)، بار دیگر شهری که دوست می داشـتم (ابارهیمـی ، ١٣٤٥)، بوف کور(هدایت ، ١٣١٥)، پریچهر (حجازی، ١٣٠٨)، سخن ها را بـشنویم (اسـلامی ندوشـن ، ١٣٦٩)، سووشون (دانشور، ١٣٤٨)، تات نـشین هـای بلـوک زهـار (آلاحمـد، ١٣٣٧)، تـاریخ مـشروطه ایـارن (کسروی، ١٣١٩)، چرند و پرنـد (دهخـدا، ١٣٤٣)، همـسایه هـا (محمـود، ١٣٥٧)، شـوهر آهـو خـانم (افغانی ، ١٣٤٠)، ستارگان یساه (نفیسی ، ١٣١٧) و دائی جان ناپلئون (پزشکازد، ١٣٤٩).
(364 ٤-٢ حوزههای مبدأ در ساخت استعارههای شادی یافته های پیکرهای نشان داد که پربسامدترین حوزه مبدأ که برای مفهومسازی شـادی بـه کـار مـی رود، «شی ء» با ٩١ مورد وقوع در پیکره است و حوزه های مبدأ «ماده» با ٥٨ مـورد وقـوع، «عمـل » بـا ٣٠ مـورد وقوع، «نور» با ٢٩ مورد وقوع و «نیرو» با ١٧ مورد وقوع به ترتیب در رده های بعد قرار دارند.
این در حالی اسـت کـه بـر اسـاس دادههـای پیکره ای در پژوهش حاضر تنها نگاشت نام [شادی نور است ] با ٢٩ مورد تکرار از نگاشت نامهای پرکـاربرد در زبان فارسی محسوب می شود و نگاشت نام [شادی سـیالی در ظـرف اسـت ] بـا ٦ مـورد وقـوع جـزء استعارههای کم بسامد به حساب ی مآید."