چکیده:
در پژوهش حاضر تأثیر راهبرد هویت بخشی همراه با اقناع خودزاد و مداخلات شناختی رفتاری ، بر نگرش بـه مـواد مخدر سنجیده میشود، و از آنجا که این اثر در گذر از تغییر هویت اجتماعی و بهبود عزت نفس صورت میگیرد، تاثیر این راهبرد هویت بخشی بر عزت نفس کودکان کار نیز مورد بررسی قرار گرفته است . گروه نمونه شامل ٤٧ نفـر از کودکـان کار ١٢ تا ١٤ ساله شهر تهران بود که در انجمن حمایت از کودکان کار تهران که امکان انتخاب انها به به صورت تصادفی نبود. طرح پژوهش شبه آزمایشی از نوع پیش آزمون ، پس آزمون با سه گروه بود. متغیر مستقل نحـوه مداخلـه بـود کـه در قالب دو استراتژی هویت بخشی با مداخلات شناختی رفتاری (عادی و حداقل ) و یک گروه کنتـرل صـورت گرفـت و متغیرهای وابسته عبارت بودند از نگرش به مواد مخدر و عزت نفس بودند. برای جمع آوری اطلاعـات از دو پرسشـنامه عزت نفس آلیس پوپ (غفاری و رمضانی ، ١٣٧٣) و پرسشنامه نگرش به اعتیاد جعفری روشن (١٣٨٨) استفاده شد. نتایج پژوهش با استفاده از روش آماری تحلیل کواریانس نشان داد، در هر دو گروه که در آنها استراتژی هویت بخشی استفاده شد، نگرش به مواد مخدر به صورت معنا داری منفی تر شد و عزت نفس ارتقـاء یافـت . البتـه عـزت نفـس گروهـی کـه مداخلات شناختی رفتاری حداقل را دریافت کرده بود، به صورت معناداری در مقایسه بـا گـروه گـواه تغییـر یافتـه بـود. استفاده از راهبرد هویت بخشی همراه با اقناع خود زاد و مداخلات شناختی رفتاری حداقل ، در پیشگیری از اعتیاد و ارتقاء عزت نفس کودکان سهم مهمی دارد، بنابر این نیاز جدی به مداخلات شناختی رفتاری دراز مدت نیست .
خلاصه ماشینی:
"1429 شاخص های توصیفی مربوط به نمرات نگرش نسبت به مواد در دو گروه آزمایش (گـروه اول کـه تحـت برنامـه آموزشی اقناع خودزاد با مداخلات شناختی رفتاری عادی قرار گرفته بود و گروه دوم که تحت برنامه آموزشی اقنـاع خودزاد با مداخلات شناختی رفتاری حداقل قرار گرفته بود ه ) و گروه گواه (گروهی که هـیچ آموزشـی را دریافـت نکرده بود) در مراحل پیش آزمون و پس آزمون محاسبه شد و نتایج در جدول ٢ ارائه شده است .
بنـابراین مـی تـوان نتیجـه گرفـت کـه نگرش نسبت به مواد در دو گروه آزمایشی که تحت آموزش برنامه پیشگیری از اعتیاد اقنـاع خـودزاد بـا مـداخلات شناختی رفتاری عادی و اقناع خودزاد با مداخلات شناختی رفتاری حداقل قرار گرفته بودند نسبت به گروه گواه کـه این آموزش را دریافت نکرده اند، به صورت معنا داری منفی شده است .
همچنـین دیـده شـده اسـت کـه کراپتری ، هاسلم و پستمس (٢٠١٠) در پژوهش خود در مورد هویت بخشی گروهی به این نتیجه رسیدند که هویـت بخشی به گروه های در معرض استیگما (بدنامی ) به مانند سپری در مقابل تأثیرات نابهنجار استیگما عمل می کند با نتایج این پژوهش میتوان نتیجه گرفت که در پیشگیری از اعتیاد و ارتقاء عزت نفس نیاز چندانی به مـداخلات شناختی و رفتاری فزاینده نیست ، و گرفتن نقشهای اجتماعی باعث ارتقاءعزت نفس مثبت و خودپنداره می شود.
an integrative theory of intergroup conflict, in Austin, W & Worchel, S (Eds) the social psychology of intergroup relations."