چکیده:
متواترات که گونه ای از دلیل های نقلی اند، در دانش هایی همچون کلام، فقه، تاریخ و دیگر دانش های همگن که ادله نقلی در آنها کارآمدند هستند، نقشی بسیار دارند. در نوشتار حاضر، درباره گزاره های متواتر با نگاهی معرفت شناختی و از این جهت که مفید یقین اند و می توانند مبدا برهان قرار گیرند، بحث می کنیم. پیش از آن، از باب مقدمه، لازم است درباره تعریف خبر یا گزاره متواتر بحث، و تعریف های ارائه شده را ارزیابی کنیم و درباره نیز شرایط اعتبار خبر متواتر بحث کنیم و، سپس ببینیم متواترات چه معرفتی به ما می دهند: معرفت ظنی یا یقینی؟ و اگر یقینی، آیا نوعی معتبر است یا شخصی؟ سرانجام به مسئله اصلی، یعنی بدیهی و مبدا برهان بودن آنها می رسیم. در این باره، نقدهایی را که متوجه بداهت و بلکه یقینی بودنشان شده است طرح و ارزیابی می کنیم و بدین نتیجه رهنمون می شویم که درجه معرفتی آنها فروتر از یقین بالمعنی الاخص است.
Mutavatirat (unanimously agreed on) which are a kind of arguments based on transmitted knowledge، have a significant role in such sciences like theology، history and homogenous sciences in which the arguments based on transmitted knowledge are powerful. This paper discuses Mutavatir propositions using an epistemological view in that they have certainty and can be the genesis proof. As an introduction، the paper first defines Khabar (tradition) or mutavatir proposition، evaluates the presented definitions and expounds the conditions of the validity of a tradition and then to discover what kind of knowledge we get from mutavatirat: suppositional or certain? If certain، then is it valid or personal? Finally، the paper addresses the principal question، i.e. their being self-evident and origin of theorem. The criticisms which are directed to their self-evidence or certainty are assessed. It is concluded that their epistemological degree is inferior to certainty in its strict sense.
خلاصه ماشینی:
"به بیان دیگر اکنون بحث دربارة این مسئله است که اگر گروهی از اندیشمندان تحقیق کردند و به نتایجی دست یافتند و از این استنباط خود خبر دادند، اخبار آنها از اینگونه مسائل نظری مانند اخبار از وجود مکه و مدینه بوده، کثرت اخبار بهخودیخود حاکی از اعتبار دیدگاه آنان برای شنوندگان و بینندگان نیز هست یا نه؟ واکنش ما در برابر این پرسش آن است که چون اخبار ایشان از راه حس نیست و آنها با اجتهاد به حل این گونه مسائل نظری پرداختهاند، اخبارشان از باب خبر متواتر برای دیگران معتبر نیست.
پیش از آنکه دربارة بدیهی یا نظری بودن این گزارهها به بحث و بررسی بپردازیم، لازم است ببینیم که آیا این دسته گزارهها یقینی و علمآورند؟ سپس بر فرض پاسخ مثبت بدین پرسش، ببینیم یقین در آنها به چه معناست؟ آیا یقین بالمعنی الاخص یا یقین بالمعنی الخاص یا یقین بالمعنی الاعم یا یقین و علم متعارف؟ و در پایان بررسی کنیم که کبرای پنهان در آنها از چه راهی اثبات میشود؟ نقد یقینی بودن متواترات یا بداهت آنها دربارة یقینی بودن گزارههای متواتر و بالتبع بداهت آنها و مبدأ برهان قرار گرفتنشان، از دیرباز تشکیکها و اشکالهای فراوانی طرح شده که بسیاری از آنها به اندازهای سستاند که لزومی ندارد بدانها بپردازیم (برای نمونه، علامه حلی، 1425 ق، ج 3، ص 301ـ304؛ فخر رازی، 1412ق، ج4، ص 227ـ258؛ همو، 1986 م ب، ج 2، ص 81-87؛ همو، 1407ق، ج 8، ص 73-79)."