چکیده:
چکیده یکی از انواع سنتی رایج در ادبیات منظوم غنایی، هجویهسرایی است. این گونة ادبی، بخش قابل توجهی از آثار شاعران پارسی و عرب را به خود اختصاص داده است و سهم مهمی در ورود به دنیای ذهنی شعرا و شناختن اندیشهها، عواطف و رویکردهای آنها دارد؛ ضمن اینکه میتواند مخاطب را با شرایط اجتماعی، فرهنگی و سیاسی دوران شاعر نیز آشنا کند. بر این اساس و با توجه به همین اهمیت، پژوهش حاضر بر آن است با استفاده از شیوة توصیفی- تحلیلی، بارزترین کارکردهای هجو و زمینههای آن را در اشعار دو شاعر مهم هجویهسرا بررسی کند و به پرنمودترین شباهتهای موضوعی شعر آنها از این منظر بپردازد. یکی از این دو شاعر، حطیئه شاعر پرآوازة عرب در عصر جاهلی است و دیگری انوری ابیوردی، شاعر بزرگ قرن ششم در ایران. بارزترین انگیزههای هجویهسرایی نزد این دو شاعر را، باید در زمینهها و عواطف شخصی جست و جو کرد؛ اما دلایل انوری گاه اجتماعیتر میشوند. نقش نیازهای مادی در هجوسرایی هر دو شاعر تعیینکننده است؛ اما نداشتن اعتماد به نفس و احساس انزجار نسبت به دیگران، برای حطیئه اساسیتر است. حطیئه اغلب صریحتر، مفصلتر و بیپرواتر هجو میکند. هر دو شاعر از صور خیال مدد میگیرند؛ اما شعر انوری معمولا تصویریتر و به خصوص نمادینتر است. انوری از عناصر طنزآفرین نیز بیشتر استفاده میکند. یکی از انواع سنتی رایج در ادبیات منظوم غنایی، هجویه سرایی است . این گونۀ ادبی، بخش قابل توجهی از آثار شاعران پارسی و عرب را به خود اختصاص داده است و سهم مهمی در ورود به دنیـای ذهنـی شـعرا و شـناختن اندیشه ها، عواطف و رویکردهای آن ها دارد؛ ضمن این که میتواند مخاطب را با شـرایط اجتمـاعی، فرهنگـی و سیاسی دوران شاعر نیز آشنا کند. بر این اساس و با توجه به همین اهمیت ، پژوهش حاضر بر آن است با استفاده از شیوة توصیفی- تحلیلی، بارزترین کارکردهای هجو و زمینه های آن را در اشـعار دو شـاعر مهـم هجویـه سـرا بررسی کند و به پرنمودترین شباهت های موضوعی شعر آن ها از این منظر بپردازد. یکی از این دو شاعر، حطیئـه شاعر پرآوازة عرب در عصر جاهلی است و دیگری انوری ابیوردی، شاعر بزرگ قرن ششم در ایران . بـارزترین انگیزه های هجویه سرایی نزد این دو شاعر را، باید در زمینه ها و عواطف شخصی جست و جـو کـرد؛ امـا دلایـل انوری گاه اجتماعیتر میشوند. نقش نیازهای مادی در هجوسرایی هر دو شاعر تعیین کننده اسـت ؛ امـا نداشـتن اعتماد به نفس و احساس انزجار نسبت به دیگران ، برای حطیئه اساسیتر است . حطیئه اغلب صریح تر، مفصل تـر و بیپرواتر هجو میکند. هر دو شاعر از صور خیال مدد میگیرنـد؛ امـا شـعر انـوری معمـولا تصـویریتـر و بـه خصوص نمادین تر است . انوری از عناصر طنزآفرین نیز بیشتر استفاده میکند. إن الهج-اء م-ن الأغ-راض التقلیدی-ة الش-ائعة فی الأدب الغن-ائی المنظ-وم . ه--ذا الن-وع الأدبی اخ-تص الکث-یر م-ن أش-عار ش-عراء الف--رس والعرب . ومن الممکن أن نعرف ما کان یدور فی أذهان الشعراء الذین استعملوا ه-ذا الغ-رض، کم-ا أن-ه یمک-ن أن نتع-رف م-ن خ-لال أش--عارهم الأج--واء الاجتمائی--ة والسیاس--یة والثقافی--ة . س--نحاول فی ه--ذا المق--ال أن نتع--رف عل--ی أب--رز اس--تعمالات الهج--و فی أش--عار الشاعرین العلمبن ، ألا وهما الحطیئة الشاعر الجاهلی ، والأنوری الشاعر الفارسی الشهیر فی القرن السادس . أب-رز دواع-ی الهج-و ل-دی ه-ذین الش-اعرین تکم-ن فی العواط-ف الشخص-یة م-ع أن-ه یأخ-ذ ص-بغة اجتماعی-ة ل-دی الأن-وری. ومم-ا یجدر بالذکر أن الأغراض المادیة والتکسب بالشعر لها دور ه-ام فی اس-تقبال ک-لا الش-اعرین إل-ی الهج-و، وان ک-ان ال-بغض والانزج-ار من الآخرین لدی الحطیئة أقوی منه عند الأنوری. ومن ثم ج-اء الهج-اء عن-ده أکث-ر ص-راحة وتفص-یلا. ک-لا الش-اعرین یس-تمدان م-ن الصور البیانیة ولکن استعمالها عند الأنوری أکثر من الحطیئة ، فضلا عن ذلک إنه یدمج الهزل والسخریة فی اشعاره .
خلاصه ماشینی:
"انوری نیز در بیت های زیر، بلندی قد شخصی را در ساختار ذم شبیه به مدح ، دسـتاویزی بـرای هجـو طنزآمیز او قرار داده است ؛ به گونه ای که مخاطب در ابتدا گمـان مـیکنـد، سـخن از تعـالی و معنویـت وجود یک ممدوح است ؛ اما با خواندن بیت دوم درمییابد که تمسخر در کار است : ای خواجه رسیده است بلندیت به جـایی کز اهل سماوات به گوشت برسد صوت گر عمر تو چون قد تـو باشـد بـه بلنـدی تــو زنــده بمــانی و بمیــرد ملــک المــوت (انوری، ١٣٣٧: ٥٨٠) تشبیه فرد مورد هجو به حیوانات یکی از بارزترین شگردهای هجوپردازی، تشبیه فرد هجو شـونده بـه حیوانـات اسـت ؛ حیوانـاتی کـه بـه داشتن ظاهر یا صفتی نامطلوب مشهورند.
او در بیت های بسیــار تنــد، خشمــاگین و صـریح دیگـری کـه ذکـر وجه شبه ، پیام آن ها را برای مخاطب آشکار ساخته است ، فرد مـورد هجـو را بـه حیوانـاتی چـون کفتـار، گرگ سرکش ، خرس ، خوک و سگ تشبیه میکند: ای گنده دهان چو شـیر و چـون گـرگ حـرون چون خرس ، کریه شخص و چون خوک نگون چـــون بوزنـــه ســـخره و چوکفتـــار زبـــون چــون گربــه دهــن دریــده و چــون ســگ دون (انوری، ١٣٦٤: ٦٢٢) میتوان براساس این شـواهد کـه گزیـده ای از نمونـه هـای هجـو در آثـار حطیئـه و انـوری هسـتند و متناسب با مجال یک مقاله ، نتیجه گرفت با آنکه درجۀ صـراحت و تابوشـکنی هجـو هـر دو شـاعر قابـل توجه است ؛ اما حطیئه معمولا بیپرده تر سخن میگوید."