خلاصه ماشینی:
"علی رغم اینکه او از تمام جزئیات، لحظه به لحظه با خبر است اما این علم گسترده و فراگیر، همان طور که حضرت میفرمایند، هیچ گونه سختی و مشقتی برای او به همراه ندارد: «لم یلحقه فی ذلک کلفة» چون علم او، علم حصولی نیست که قرار باشد صورت علمی تک تک موجودات را نزد خود حاضر کند تا از طریق آنها، به موجودات علم پیدا کند.
(طباطبایی، 1388، ص90) اما با تعمیم معنای روایت که توضیح آن میآید، میتوان از آن در نقد دیدگاه صور مرتسمه نیز استفاده کرد: اگر اندیشه مشاء که اثبات صور مرتسمه برای واجب تعالی است را بپذیریم، لازمه آن پذیرش بنیادها و اصولی ازلی در نزد واجب الوجود است که مخلوقات را بر طبق آنها میآفریند چون مشاء معتقد است که صور مرتسمه، علم قبل الایجاد است و موجودات بر اساس آن آفریده میشوند و این یعنی؛ اثبات بی نهایت صورت علمی برای واجب تعالی که لازمه ذات او هستند و او در خلقت اشیاء به آنها محتاج است.
بنابراین از این روایت و روایات سابق، به خوبی میتوان استنباط نمود که واجب تعالی که جامع کمالات است، با علم ذاتی خود به معلوم علم دارد و تمام معلومات را در آیینه ذات بیکران خویش مشاهده میکند و نیازی به صور مرتسمه و طرح اندیشه فاعل بالعنایه مشاء نیست.
3- در دیدگاه فاعل بالعنایه، علم واجب تعالی به ممکنات از طریق صور مرتسمه است بنابراین طبق این اندیشه بین واجب الوجود و معلومات او، صور علمی آنها واسطه میشود و واجب از پس صورت علمی به اشیاء علم دارد."