چکیده:
شعرمعین بسیسو و قیصر امین پور، تصویرگر چهرهی خونین ویران شهرهای میهن این دو شاعر در بحبوحهی جنگ و هجوم متجاوزان است؛ نگارندگان در این جستار کوشیده اند تا با بکارگیری روشی توصیفی- تطبیقی، به بررسی و واکاوی دو چکامه ی «الصوت مایزال» از معین بسیسو و «شعری برای جنگ» از قیصر امین پور بپردازند؛ در این دو شعر، شاعران به توصیف شهرهای خود در زمان جنگ پرداخته و دو تصویر متفاوت از مردم میهن خویش را در رویارویی با متجاوزان پدیدار می سازند: یکی تصویر مردمی که به خاطر دفاع از مرز و بوم و ارزش های خویش، طعم جنگ را چشیده و جامه ی سرخ شهادت پوشیدهاند و دیگر تصویر مردمی که چشم بر رخدادهای تلخ و ناگوار جنگ فرو بسته و به کنج عزلت خویش خزیدهاند. در جستار حاضر، تلاش شده است تا با بهره گیری از مبانی مکتب واقع گرایی، مشابهت ها و تفاوت های دو چکامه ی مذکور با نظر به کلمات، موسیقی و تصاویر آن ها مورد بررسی، تحلیل و ارزیابی قرار گیرد. شعرمعین بسیسو و قیصر امین پور، تـصویرگر چهـرهی خـونین ویـران شـهرهای مـیهن ایـن دو شـاعر در بحبوحه ی جنگ و هجوم متجاوزان است ؛ نگارندگان در ایـن جـستار کوشـیده انـد تـا بـا بکـارگیری روشـی توصیفی - تطبیقی ، به بررسی و واکاوی دو چکامه ی «الصوت مایزال» از معین بسیسو و «شعری برای جنـگ » از قیصر امین پور بپردازند؛ در این دو شعر، شاعران به توصیف شهرهای خـود در زمـان جنـگ پرداختـه و دو تصویر متفاوت از مردم میهن خویش را در رویارویی با متجاوزان پدیدار می سازند: یکی تصویر مردمی که بـه خاطر دفاع از مرز و بوم و ارزش های خویش ، طعم جنگ را چشیده و جامه ی سـرخ شـهادت پوشـیده انـد و دیگر تصویر مردمی که چشم بر رخدادهای تلخ و ناگوار جنگ فرو بسته و به کنج عزلت خویش خزیدهانـد. در جستار حاضر، تلاش شده است تا با بهره گیری از مبانی مکتب واقع گرایـی ، مـشابهت هـا و تفـاوت هـای دو چکامه ی مذکور با نظر به کلمات، موسیقی و تصاویر آن ها مورد بررسی ، تحلیل و ارزیابی قرار گیرد.
خلاصه ماشینی:
بر این اساس و با بررسی موسیقایی سروده های دو شاعر می توان چنین نتیجه گرفت که هر دو شاعر، قالب شعر «حر» یا همان «شعر نو» را برای بیان مضامین مورد نظر خویش برگزیده اند اما موسیقی غیرعروضی که بیشتر بر حروف متجانس(واج آرایی)، تکرار ها و ترکیب ها استوار است در مقام تطبیق، در سروده هایی نظیر «الصوت مایزال» معین بسیسو بیش از اشعار قیصر امین پور نمود یافته است: و الصوت ما یزال صوت المقاتل العنید ما یزال صوت المدینة العنیدة النضال یرن فی الأنقاض و الدخان یرن فی جدارنا هنا فنلعن الجدار...
در واقع«شعری برای جنگ» امین پور، برشی از دوران سخت جنگ و خاطرات شاعر از آن روزهای تلخ است اما شعر بسیسو برش نیست و گویی بر یک خط سیر، حرکت می کند یعنی آنچه در ادبیات معاصر عرب وحدت ارگانیک یا همان عضوی نامیده می شود در شعر بسیسو نمودی چشمگیر یافته است؛ او از زیبایی های شهرش قبل از حمله و آغاز جنگ می گوید و به تدریج آن زیبایی ها را در کنار مظاهر جنگ قرار می دهد و وارد میدان نبرد می شود و در همین بحبوحه ی جنگ است که ما تحول و تطور سه عنصر را در تصاویر شعری او شاهد هستیم: الف)کینه این عنصر که نمایانگر احساس مردم است از پشت پنجره ها شروع می شود، بسان آتشی شعله ور می گردد و در نهایت همین آتش کینه است که به عقیده ی شاعر، مردم را بیدار می سازد و به مقاومت فرامی خواند چنان که در نمونه های ذیل دیده می شود: و الحقد فی النوافذ المکسورة الزجاج..