چکیده:
بانک مرکزی به عنوان نهادی که مسئولیت کنترل سیستم پولی کشـور را عهـده دار اسـت ، میتواند اهدافی مانند تعیین نرخ بهره ، حجم پـول در گـردش ، نـرخ تـورم و حتـی نـرخ بیکاری و توزیع درآمد را دنبال کند. بانک مرکزی در برخی از کشورها (مـثلا ایـران ) بـه عنوان بازوی پولی دولت عمل میکند، و در برخی از کشورهای دیگر مستقل از دولـت و سیاست های دوره ای دولت ها به اهداف کلان خود میپردازد. اقتصاددانان درباره اسـتقلال بانک مرکزی دیدگاه های متفاوتی دارند. دیدگاه رایـج در اقتصـاد در ایـن بـاره ، اسـتقلال بانک مرکزی را عاملی مثبت در مدیریت اهداف و وظایف بانک مرکزی میدانـد. فرضـیه ما در این مقاله ، این است که بر اساس مبـانی نطـری اقتصـاد اسـلامی، مـیتـوان الگـوی استقلال بانک مرکزی را ترسیم کرد. در این تحقیق از روش تطبیقی استفاده شده و نتـایج تحقیق حاکی از آن است که بر اساس نظری اقتصاد اسلام و دستورالعمل هایی که دربـاره عدالت و تاکید بر حفـط ارزش واحـد محاسـبه ، اسـتقلال بانـک مرکـزی در ایـن نظـام ضرورت داشته و میتوان آن را بصورت الگویی عملی ترسیم کرد.
خلاصه ماشینی:
"ثانیا با توجه به مطالبی که پیرامون مصالح نظام آمده ، این مطلب متفق علیـه اسـت که حکم شامل هر چیزی می شود که در دایرة مصلحت باشد؛ با توجه به مفهـوم پـول و آثار سیاست های پولی و بررسی عدالت و مشروعیت و وظایف حکومت اسـلامی بیـان شده در بالا، بر اساس آن دولت نمی تواند باعث تغییر ارزش در پول و به تعبیری تـورم گردد، مگر به دلیل ضرورت حفظ نظام و مصـلحت کـه بـه اجبـار از ایـن سیاسـت هـا استفاده کند.
٦. مدل یا الگوی استقلال بر اساس اصول اسلامی با توجه به اثرات تورم و سیاست های پولی که در قسمت قبل بیان شد میتوان اینگونـه به سوالات اساسی مرتبط با مبانی نظری استقلال بانک مرکزی جواب داد: مسئله اول : میزان اهمیت ثبات قیمت ها در مقایسه بـا سـایر اهـداف اقتصـاد کـلان است ، با توجه به مبنای اصیل و اولیه عدالت و با توجه به قواعدی ماند لاضرر، از منظـر اسلام تورم و کاهش ارزش پول با آثاری که به دنبال دارد و موجب بیعدالتی و توزیـع نابرابر درآمد ملی میشود پذیرفته شده نیست .
Bini Smaghi, Lorenzo (2008), "Central Bank Independence in the EU: From Theory to Practice" European Law Journal.
Cukierman, Alex, Steven B Webb, and Bilin, Neyapti (1992), "Measuring the Independence of Central Banks, The WorldBank Economic Review."