چکیده:
این مقاله کوششی است درباره چگونگی تشکیل و نضج و بالندگی فرقه حروفیه با نگاهی به زمینههای
پیدایش و آغاز و انجام آن و تاثیرات آن بر دیگر اندیشههای عرفانی. مساله اصلی واکاوی زمینههای
شکلگیری این فرقه در ایران است و روش پژوهش نیز تاریخی و مبتنی بر توصیف و تحلیل خواهد بود. در
نهایت نیز نتیجه تحقیق در خصوص فرقه حروفیه اجمالا مطرح میشود که این فرقه در یکی از دورههای
گذار در تاریخ ایران پدید آمد. به لحاظ سیاسی گذار از ایران چند دولتی پس از ایلخانان، به ایران متحد عصر
صفوی، به لحاظ فرهنگی از ایران غالبا سنّی، به ایران شیعی و به لحاظ اجتماعی نیز گذار از ایران پر آشوب
و جنگ دوره تیموری و ترکمانان به ایران نسبتا با ثبات عصر صفوی.
This article is an attempt on how to form and growing and progress of Hurufi Sect with
a view to the fields of birth and the beginning and end of these sect and its effects on
other mystic thoughts. The main problem is to review the fields of the formation of the
sect in Iran and the research method is historical and based on the description and
analysis. Finally, the result of the investigation into the Hurufi Sect indicates that the
sect emerged in one of the transitional periods in the history of Iran, Politically,
transition from several state - owned Iran after Ilkhanate period to the United Iran
during the period of Safavid, culturally, transition from mostly Sunni Iran to the Shi'ite
Iran and socially as well as the transition from full of chaos and war in Iran Under the
Temurids and Turkmens period to the relatively stable in the Iran Under the Safavid.
.
خلاصه ماشینی:
"قطعا این تفکر که هیچ عاملی جز خود اسلام در پیدایش فرقهها و جنبشهای صوفیانه مؤثر نبوده، مردود است و نباید عوامل مختلف، از قبیل نفوذ افکار و آرای سایر ادیان و مذاهب و مکاتب، افراط و سختگیری در تعالیم اسلام، عوامل و شرایط اجتماعی و سیاسی، تاثیر جنگهای داخلی و خارجی در روحیه مسلمین، مظالم و جنایات دستگاه حاکم و غیره را در بررسی علل و پیدایش جنبشهای مختلف صوفیانه از جمله حروفیه از نظر دور داشت.
درباره این آثار باید گفت، هرچند اطلاعات ارزشمندی در خصوص فرقه حروفیه دارا میباشند، اما نباید از نظر دور داشت که همه آنها از منظری جانبدارانه درباره این فرقه سخن گفتهاند و برای به کارگیری آنها، مطالعه سایر منابع جانبی نیز لازم و ضروری است، تا از این راه بتوان به فهم دقیقتری از این جنبشها دست یافت و چنین فرقی را با نگاه انتقادیتری مورد بررسی قرار داد.
بنا به نقل کتاب حروفیه در تاریخ، نسیمی در آخرین لحظات زندگی که به خاطر خونریزی بیش از حد رنگش زرد شده بود، در پاسخ به جالادان که از او پرسیده بودند چرا رنگش پریده، این بیات را فی البداهه سروده است: آن دم که اجل موکل مرد شود آهم چو دم سحر گهی سرد شود خورشید که پردلتر از آن چیزی نیست در وقت فرو شدن رخش زرد شود لازم است به وجود دو شاعر حروفی دیگر به نامهای رفیعی و تمنایی نیز اشاره شود.
به نظر میرسد با توجه به تعالیم حروفی در خصوص الفبا و اشتغال خود حروفیان به حرف، صنایع و بازرگانی، مخاطبان این فرقه اغلب افراد باسواد و شهری بودهاند و کوششی برای جلب جامعه ایلی یا روستایی از طرف ایشان صورت نگرفته است و این یکی از علل ناکامی این فرقه محسوب میشود."