خلاصه ماشینی:
"برای نمونه، او به دنبال آیه (وأتموا الحج والعمرة)(بقره: 196)، که بیانگر وجوب حج و عمره است، دو روایت در استحباب عمره یاد کرده و آنها را بررسی نموده و در پایان آورده است: با تکیه بر دو خبر یاد شده، که درستی و دلالت آنها آشکار نیست، نمی توان از معنای قطعی آیه دست کشید; زیرا دست کشیدن از دلالت قرآن، که قطعی است، جز با متن قطعی دیگر ممکن نیست.
برای نمونه، به دنبال آیه (قل إن الله لا یأمر بالفحشاء)(اعراف: 28)، گفته است: آیه بر ذاتی بودن قبح برخی کارها دلالت می نماید; زیرا در آن تصریح شده است: امر خداوند به کارهای ناشایست تعلق نمی گیرد.
بر این اساس، استناد برخی عالمان به آیه (قال اجعلنی علی خزآئن الأرض)(یوسف: 55)، که در آن، حضرت یوسف(علیه السلام) از عزیز مصر درخواست واگذاری برخی امور را نمود، بی مورد است; زیرا در صورتی می توان بدان استناد نمود که قوانین ادیان پیشین برای ما حجیت داشته باشد و جواز قیاس فرد عادی با انبیا(علیهم السلام)را نیز بتوان اثبات نمود.
محقق اردبیلی پس از بررسی احکام «لعان» و آیه مربوط بدان، می نویسد: هرچند گزارش مشهوری از سبب نزول آیه در دست است، اما من آن را وانهادم; زیرا در آن به گونه ای تلویحی حکم به ثبوت زنا شده و فرزند با در نظرگرفتن مشابهت، به زانی ملحق گردیده است.
البته در کنار این همه نقاط قوت، نباید از یاد برد که قلم گزیده نویس محقق اردبیلی سبب شده است تا خواننده برای دریافت مراد برخی عبارت های کتاب زبده نیازمند کوشش بیشتر گردد."