چکیده:
ایران هراسی فرهنگی پدیدهای است که نشاندهنده ترس و هراس کشورهای حوزه خلیج فارس از فرهنگ و هویت ایران است. هراس این کشورها مت اثر از معنای غیرواقعی است که آن ها به مبانی و مولفههای فرهنگی ایران بخشیدهاند. در اثر این معنادهی، منظومهای از معنا در ذهن آنان برساخته گردیده نامید . این گفتمان از مجموعه ای عناصر چون مذهب تشیع، « گفتمان » است که میتوان آن را یک قومیت ایرانی، ماهیت انقلابی تشکیل شده است. این پدیده می تواند آثار جبران ناپذیری بر تصویر و سیمای فرهنگی ایران بر جای گذارد. همچنین راهبردها و برنامه های ایران جهت گسترش فرهنگ خود به فضای فرهنگی پیرامونی و جهانی را با شکست و عدم کارآیی روبرو سازد . از این رو این تحقیق در پی واکاوی نقش و جایگاه فرهنگ در تکوین ایرانهراسی فرهنگی در کشورهای حوزه خلیج فارس است و این سوال را مطرح می سازد که فرهنگ چه جایگاهی در تکوین ایران هراسی فرهنگی در کشورهای حوز ه ی خلیج فارس دارد؟ فرضیه پژوهش این است که دوگانه سازی عرب / عجم، دگرسازی شیعه/ سنی، الگوپردازی مداخله و رویکرد محافظه کاری/ انقلابی از ابعاد فرهنگی ایرانهراسی در کشورهای حوزه خلیج فارس محسوب می شود و از طریق وارونه سازی این ابعاد به کمک دولتهای مخالف ایران و ارائه تصویری تهدیدساز از جمهوری اسلامی ایران ظهور می یابد که منجر به کاهش و تنزل روابط فرهنگی و گسترش تنشهای فرهنگی میشود
خلاصه ماشینی:
«ایران هراسی فرهنگی» نیز یک برخورد و رقابت ایده ای و فرهنگی است که بین ایران به عنوان کشوری که فرهنگ و هنجارها، به گونه ای خاص ماهیت سیاست خارجی آن را دربرگرفته است از یک طرف، و کشورهای حوزه خلیج فارس که مبانی فرهنگی و ایده ای جمهوری اسلامی ایران را برای خود به عنوان تهدید میپندارند، از طرف دیگر، شکل گرفته است .
این تفاوت به خودی خود و در حالت عادی نمیتواند مبنای تنش در روابط به خصوص روابط فرهنگی گردد ولی در صورتی که از حالت طبیعی خارج گردد، به مثابه عامل کشمکش و تقابل در میآیند؛ عناصر فرهنگی ایران این وضعیت را پیدا نموده اند و عاملی در جهت تنش های فرهنگی بین ایران و کشورهای حوزه ی خلیج فارس شده است .
این وضعیت نیز متأثر از معنایی است که توسط کشورهای حوزه ی خلیج فارس به این عناصر بخشیده شده است و در آستانه ای از امنیتی شدن قرار داده شده که به عنوان «غیر مهاجم » تعبیر گردیده اند و در فضای ذهنی آنان عامل بر هم زننده هویت تلقی گردیده و سرانجام موجب برساخته شدن و تکوین ایران هراسی فرهنگی گردیده است .
بنابراین در پرتو امنیتی شدن فرهنگ ایران در کشورهای حوزه خلیج فارس، عناصر فرهنگی ایران، در نزد این کشورها معنای حقیقی خود را از دست داده است و معنایی که مبتنی بر تصورات برساخته آنان است ، به عناصر فرهنگی ایران بخشیده شده است .