چکیده:
امنیت پایدار از جمله موضوعاتی است که از زوایای مختلف مورد توجه پژوهشگران قرار گرفته است . مکاتب و رویکردهای مطالعات امنیتی مختلف به بررسی عوامل موثر بر پایداری امنیت پرداخته اند. این مقاله با رهیافت سازه انگارانه و گاه بنا به ضرورت محیط امنیتی مورد مطالعه ، از رویکرد مطالعاتی مکتب جهان سوم به بررسی تاثیر متغیرهای هویتی ، معیشتی و نهادی بر متغیر میانجی همگرایی ملی و مآلا تاثیر این متغیر در مجاورت متغیر خارجی بر امنیت پایدار پرداخته است . آنچه این مقاله را از سایر تحقیقات مشابه متمایز می کند، تمرکز نویسندگان بر کارکردهای مهندسی و تحلیل حساسیت متغیرهای غیرهویتیـ معیشتی و نهادیـ در جبران کسری تمایزات هویتی اقوام با هویت ملی است . روش این پژوهش کیفی و روش جمع آوری آن کتابخانه ای است و بعضا به صورت فراتحلیل از تحلیل و نتایج سایر محققان استفاده شده است . در پایان این نتیجه حاصل شده است که به دلیل ذاتی بودن آثار هویتی ، بعضی متغیرهای منتسب به همگرایی هویتی با تعیین نوع ، شکل ، شدت و بسامد امنیت پایا، نقش اصلی و محوری را در تولید همگرایی ملی و در نتیجه امنیت پایدار با دوام نسبتا درازمدت و نهادی شده دارند و در رویکرد مبتنی بر مهندسی و معماری امنیت ، سایر عوامل غیرهویتی ، مثل دو گروه متغیرهای نهادی و معیشتی ، می توانند موجبات جبران کسری هویت ملی و حاکمیتی از هویت قوم مورد مطالعه را فراهم آورند. بنابراین لازم است سیاست گذاران ، کارامدی و اثربخشی حاکمیت در ابعاد نهادهای جامعه پذیری و انجام صحیح تکالیف معیشتی را به عنوان راهکار و راهبرد تامین امنیت در بعد داخلی در مناطق قومی تلقی کنند و در مواجهه با بازیگران خارجی با خوداتکایی و تولید قدرت و اقتدار، مانع تاثیرگذاری این متغیرها بر اقوام و گروه های داخلی شوند.
خلاصه ماشینی:
بنابراین لازم است سیاست گذاران ، کارامدی و اثربخشی حاکمیت در ابعاد نهادهای جامعه پذیری و انجام صحیح تکالیف معیشتی را به عنوان راهکار و راهبرد تأمین امنیت در بعد داخلی در مناطق قومی تلقی کنند و در مواجهه با بازیگران خارجی با خوداتکایی و تولید قدرت و اقتدار، مانع تأثیرگذاری این متغیرها بر اقوام و گروه های داخلی شوند.
1. Emanuel Adler مشکل از آنجا آغاز می شود که گاه ممکن است هویت قومی برخی اقوام با هویت ملی تمایز نسبتا برجسته ای داشته باشد و از طرف دیگر صاحب نظران و سیاست گذاران و مدیران امنیتی به جای اینکه تلاشی برای مهندسی هویت قومی یا حتی هویت ملی کنند تا موجبات همگرایی فراهم شود، با رویکرد انفعالی خواسته های هویتی اقوام را سرکوب و از آن مهم تر به تأثیر همگراساز کارویژه های سایر عوامل و متغیرهای دخیل غیرهویتی در فروکاستن واگرایی و در به کارگیری آن کوتاهی و بی توجهی کنند.
از این رو این تحقیق درصدد پاسخ به این مسئله است که در رویکردی قوم شناسانه ، عوامل شکل گیری و تأمین امنیت پایدار کدام اند؛ به بیان دیگر، در یک نظام سیاسی یا کشور دارای تکثر قومی چه عواملی موجب افزایش یا کاهش امنیت پایدار می شوند؟ چگونه می توان امنیت پایدار را در وضعیتی از تنوع قومی ـ همانند ایران ـ که ترکیب جمعیتی متنوع دارد، ایجاد کرد و تداوم بخشید؟ چارچوب و مدل نظری به منظور تبیین متغیرهای الگو، ضرورت دارد مفاهیمی نظیر امنیت پایدار، همگرایی ملی ، همگرایی نهادی ، همگرایی معیشتی و...