چکیده:
هدف پژوهش حاضر فراهم آوردن چارچوبی برای ارتقای اثربخشی پیاده سازی برنامه های استراتژیک است . دو پرسش اصلی این پژوهش به چیستی موانع پیاده سازی برنامه های استراتژیک و نیز چگونگی تعامل این موانع با پیاده سازی استراتژی اختصاص دارد. بدین منظور پس از بررسی پیشینه ی تحقیقاتی و گردآوری مهم ترین موانع مورد استناد، پرسش نامه ی پژوهش طراحی شد و به منظور بررسی های آماری در اختیار نمونه ای به حجم ١١٢ نفر از مدیران و کارشناسان ارشد شرکت های تولیدکننده ی دارو که در سندیکای صاحبان صنایع داروهای انسانی ایران عضویت دارند، قرار گرفت . روش نمونه گیری مورد استفاده برای انتخاب این افراد، نمونه گیری تصادفی ساده بوده است . پس از دسته بندی موانع با تحلیل عاملی اکتشافی در پنج گروه عوامل عملیاتی ، ساختاری ، انسانی ، ارتباطی و راهبردی ، روابط ساختاری مدل پژوهش با استفاده از تکنیک الگوسازی معادله های ساختاری آزمون شد. نتایج نشان می دهد مدل پژوهش در سطح قابل قبولی از برازندگی قرار دارد و از میان پنج مولفه ی شناسایی شده برای مدل ، عوامل ساختاری بیش ترین تاثیر و عوامل ارتباطی کمترین تاثیر را بر پیاده سازی برنامه های استراتژیک در صنعت دارو دارند.
خلاصه ماشینی:
1-Mankins and Steele 2-Brenes, Mena and Molina 3-Martin جدول شماره ی یک - مهم ترین موانع مورد استناد در پیشینه ی تحقیقاتی شاخص ها استنادات ناکارامدی تاکتیک های عملیاتی لنر (٢٠٠٤)؛ آکان و همکاران (٢٠٠٦)؛ هرینگتون (٢٠٠٦)؛ نات (2007) تخصیص ناکارای منابع اوکوموس (٢٠٠١)؛ اوکوموس (٢٠٠٣)؛ میلر و همکاران (٢٠٠٤)؛ منکینز و استیل (٢٠٠٥)؛ هیگینز (٢٠٠٥)؛ کریتندن (٢٠٠٨)؛ کلالی و همکاران (٢٠١١) عدم مشارکت میان واحدهایوظیفه ای بیر و ایزنشتات (٢٠٠٠)، چیمهنزی (٢٠٠٤)؛ چیمهنزی و مورگان (٢٠٠٥)؛ دهایات و آنچور (٢٠٠٩)؛ کلالی و همکاران (٢٠١١) چالش های فرهنگی هراکلیوس (٢٠٠٠)؛ اوکوموس (٢٠٠١)؛ آلتونن و ایکاوالکو (٢٠٠٢)؛ هاید و همکاران (٢٠٠٢)؛ اوکوموس (٢٠٠٣)؛ کی (٢٠٠٥)؛ شاپ (2006) ضعف در کنترل ره آوردهای اجرا اوکوموس (٢٠٠١)، اوکوموس (٢٠٠٣)؛ منکینز و استیل (٢٠٠٥)؛ برنز و همکاران (٢٠٠٧)؛ کلالی و همکاران (٢٠١١) تعارض در اولویت ها و اهداف بیر و ایزنشتات (٢٠٠٠)؛ منکینز و استیل (٢٠٠٥)؛ مارتین (٢٠١٠)؛ کلالی و همکاران (٢٠١١) نارسایی در تقسیم مسؤولیت اجرایی ریبینیاک (٢٠٠٦)؛ دهایات و آنچور (٢٠٠٩)؛ مارتین (٢٠١٠) ناتوانی مجریان استراتژی هراکلیوس (٢٠٠٠)؛ کی (٢٠٠٥)؛ ویسراس و همکاران (٢٠٠٥)؛ شاپ (٢٠٠٦)؛ هرینگتون (٢٠٠٦)؛ کلالی و همکاران (٢٠١١) سبک رهبری نامناسب اوکوموس (٢٠٠٣)؛ کی (٢٠٠٥)؛ اشمیت و برائر (٢٠٠٦)؛ شاپ (٢٠٠٦)؛ میلر و همکاران (٢٠٠٨)؛ ارایلی و همکاران (٢٠١٠) بی تعهدی مجریان استراتژی به سازمان دالی و همکاران (٢٠٠٠)؛ هراکلیوس (٢٠٠٠)؛ دابنی (٢٠٠٣)، کلالی و همکاران (٢٠١١) غیر انگیزشی بودن سیستم پاداش کی (٢٠٠٥)؛ شاپ (٢٠٠٦) نظام ارتباطاتی ناکارامد بیر و ایزنشتات (٢٠٠٠)؛ اوکوموس (٢٠٠١)؛ پنگ و لیتل جان (٢٠٠١)؛ رپرت و همکاران (٢٠٠٢)؛ هاید و همکاران (٢٠٠٢)؛ اوکوموس (٢٠٠٣)؛ تاسلاک (٢٠٠٤)؛ فورمن و آرجنتی (٢٠٠٥)؛ کی (٢٠٠٥)؛ شاپ (٢٠٠٦) سیستم اطلاعاتی بی کیفیت نارانجو جیل و هارتمن (٢٠٠٧)؛ دهایات و آنچور (٢٠٠٩) وجود عدم اطمینان محیطی اوکوموس (٢٠٠١)؛ اوکوموس (٢٠٠٣)؛ تاسلاک (٢٠٠٤)؛ دهایات و آنچور (٢٠٠٩) کیفیت نامناسب استراتژی تدوین بیر و ایزنشتات (٢٠٠٠)؛ آلیو (٢٠٠٥)؛ منکینز و استیل (٢٠٠٥)؛ شده هیگینز (٢٠٠٥)؛ ریبینیاک (٢٠٠٦)؛ برنز و همکاران (٢٠٠٧) عدم یک پارچگی استراتژی سطوحسازمانی اولسون و همکاران (٢٠٠٥)؛ شاپ (٢٠٠٦) عدم وجود تعهد به استراتژی هراکلیوس (٢٠٠٠)، رپرت و همکاران (٢٠٠٢)؛ کلرمانز و همکاران (2011) روش تحقیق پژوهش حاضر به لحاظ نوع هدف در میان پژوهش های کاربردی و به لحاظ نوع روش در طبقه ی تحقیقات توصیفی - پیمایشی قرار می گیرد.